loading...
اهل سنت وجماعت دهگلان
12345 بازدید : 602 سه شنبه 24 دی 1392 نظرات (0)

آشنایی با ادیان و مذاهب (نصرانيت)

نصرانيت همان دين مسيحيت است كه بخاطر تكميل رسالت موسى - عليه السلام - ، وپیاده ساختن تعاليمي كه در تورات آمده بود، بر عيسى - عليه السلام - نازل گرديد، اين دين به سوي بني اسرائيل فرستاده شده بود وبه سوي تهذيب وجداني و ترقي عاطفي و نفسي دعوت مينمود، ولي به سرعت اصول خود را از دست داد و آن باعث شد كه دست تحريف و تغيير به سوي آن دراز شود، همين بود كه با خلط شدنش به عقايد وفلسفه هاي شركي، از شكل و صورت آسماني خود خيلي دور گرديد.

تأسيس وافراد برازنده :

-زكريا - عليه السلام - : وي يكي از انبياء بني اسرائيل بود، براي خدمت بيت المقدس در فلسطين كمر بسته بود، و براي سرپرستي مريم برگزيده شد، و در حالت پيري خداوند يحيى - عليه السلام - را برايش داد.

-يحيى ( يوحنا): يكي از پيامبران بني اسرائيل بود، وي مردم را در نهر اردن تعميد ميداد تا از خطايا و گناهان پاك شوند، تعميد عيسى - عليه السلام - را نيز خود وي انجام داده بود، به امر پادشاه يهودي فلسطين ( هيردوس) كشته شد، كه سبب آن منع كردن وي پادشاه را از ازدواج با برادرزاده اش بود.

-مريم دختر عمران : عمران يكي از رهبرهاي بني اسرائيل بود، خانمش عقيم بود ولي خداوند برايش مريم را اعطاء كرد، بنابر آن وي نذر نمود كه آن را به خدمت بيت المقدس و عبادت در آن رها كند، خود مريم نيكوكار و پاكي بود كه خداوند وي را بر تمام زنان عالم شرف داد و برگزيد.

-عيسى - عليه السلام - : در بيت لحم ازمادر خود مريم تولد شد، يعني بدون پدر، زيرا خداوند از روح خود در وي دميده بود، بنابرآن تولد وي به وجه مذكور حادثهء عجيبي بود كه توسط آن، براي بني اسرائيل كه غرق در ماديات و تعلق اسباب به مسببات شده بودند، درسي داده شد، عيسى - عليه السلام - از جانب خداوند به حيث پيامبر براي بني اسرائيل مبعوث گرديد، و خداوند وي را با چندين معجزه كه دلالت به پيامبري وي مينمود، تأييد كرد كه از آنجمله است:

* از گل براي شان صورت پرنده را مي ساخت بعدا در آن ميدميد و به اجازهء خداوند آن گل پرنده مي شد.

* كور مادرزاد و پيس را به اجازهء خداوند شفاء ميداد.

* مردگان را به اجازهء خداوند زنده ميكرد.

* مردم را از آنچه مي خوردند و از آنچه در خانه هاي خويش ذخيره مينمودند، به اجازهء خداوند با خبر ميساخت .

* همچنان توسط نازل ساختن دسترخواني از آسمان بالاي آنان تأييدش نمود، تاعيدي باشد براي اول و آخر شان.

-يهوديان بالايش غضب شدند، و حاكم روماني كه اولا با ايشان رفتاردرشت داشت بعدا برايش دروغ گفتند و افتراء نمودند، و وي را در مقابل عيسى - عليه السلام - برانگيختند كه بالآخره فرمان صادر نمود تا وي گرفتار شود، و حكم اعدامش را نيز صادر كرد.

-خداوند شكل و صورت عيسى - عليه السلام - را بالاي يكي از يارانش انداخت كه ميگويند وي ( يهوذاي اسخريوطي) بوده [يعني وي را به صورت عيسى - عليه السلام - گردانيد] و حكم اعدام بالاي وي جاري شد، و خود عيسى - عليه السلام - را خداوند به سوي خود بالا برد.

-حواريون دوازده گانه همانطور كه در انجيل متى ذكر شده اند:

1-سمعان، معروف به نام بطرس0 7- توما0

2-اندرواس، برادر سمعان 8-متي عشار0

3-يعقوب بن زبدي0 9-يعقول بن حافي0

4-يوحنا، برادريعقوب0 10-لباروس ملقب به تداوس0

5-فيليبس0 11-سمعان قانوني (غيور )

6-برنو لماوس0 12-يهوذاي اسخر يوطي0

-هفاد فرستاده گان ديگر هم وجود دارد كه ميگويند عيسي - عليه السلام - آنان را اختيار نموده براي تعليم دادن مسيحيت فرستاده بود0

-ميگويند: يكصدو بيست نفر ديگر بود كه بطرس درميان آنان موعظه وتبليغ نمود، روح آنان مالامال ايمان گرديد، بعدا به دعوت سوي نصرانيت پرداختند، و از ميان آنان توسط قرعه يك نفر در عوض يهوذا تعيين گرديد، و قرعه به نام متياس بيرون شده باوي دوازده حواري تكميل گرديد0

-بولس (شاول ): اين يهودي خبيث وقتي درنصرانيت داخل شد، در ويران ساختن مفكوره هاي درست مسيحيت نقش مهمي داشت، مثل داخل نمودن عقيده تثليث، قول به الوهيت عيسي - عليه السلام - واينكه وي ازميان مردگان برخاست وبالا رفت تا درپهلوي راست پدر خود بنشيند، همچنان بدعت عشاء رباني، وغفران گناهان را اختراع نمود، وي دراينكار هاي خود از فلسفه هاي شركي اغريقي استفاده نموده بود، همچنان الوهيت وخدائي روح القدس را اعلان نمود، به سوي عدم ضرورت به ختنه دعوت كرد، قصهء فداء را اختراع نمود[ يعني اين عقيده كه عيسي - عليه السلام - درفداء وعوض گناهان انسانهاي ديگر اعدام شد ]، همين شخص بود كه دين مسيحيت را كه خاص به بني اسرائيل بود، دين جهاني ساخت، وي از روي همان بيست ويك رساله، كه مجموع الرسائل را تشكيل ميدهد ومصدر تشريعي براي نصرانيت به شمار ميرود، چهارده سفر تعليمي نوشت0

افكار ومعتقدات :

اول : كتابها وانجيل هايش :

-تورات: آن عهد قديم است كه اصل واساس دين نصراني به شمار ميرود0

-عهد جديد: يعني انجيل ، انجيل هاي معتبري كه كليساها درقرن سوم ميلادي به آن اعتراف نمودند چهار اند:

1-انجيل متي: متي يكي از شاگردان دوازده گانه بود كه انجيل را به زبان عبراني ويا سرياني نوشته بود، قديمي ترين نسخه ايكه از آن بدست آمده به زبان يوناني است، و دراين نيز اختلاف وجود دارد كه اين انجيل را كه نوشته وكه ترجمه نموده است0

2-انجيل مرقص: نويسندهء آن يوحنا است، كسيكه از ميان همان هفاد نفر برگزيده شده بود، وي در نشر وپخش نصرانيت در انطاكيه، شمال افريقا، مصر، و روما شخص فعالي بود، و درحوالي سال 62م به قتل رسيد0

3-انجيل لوقا: وي طبيب ويا تصويرگري بود از اصل يهودي، كه بابولس درسفر واقامت خود همراه ورفيق بود، واز شاگردان عيسي - عليه السلام - نمي باشد0

4-انجيل يوحنا: يوحنا ابن صياد وازجملهء حواريين بود، عيسي - عليه السلام - او را دوست داشت، بعضي ميگويند كه وي يك شخص مجهول الهويه بوده كه درهمان اوائل تاريخ نصرانيت تنها فردي بود كه قائل به تثليث وبه الوهيت عيسي - عليه السلام - گرديده بود0

-بالاي انجيل هاي چهارگانه چنين ملاحظه ميشود كه آنان مستقيما از املاء عيسي - عليه السلام - نوشته نشده، ونويسندگانش به آن اندازه داراي اهليت نبوده اند كه از علماء دين باشند، علاوه برآنكه اصل آنان ضائع شده، وكمترين شروط روايت كه يك كتاب ديني آسماني آنرا تقضا ميكند درآنها وجود ندارد0

-اما رسائل عبارت از همان كتب تعليمي است كه نصرانيت معاصر را زيادتر از انجيل ها روشن ميسازد، وآنان را اشخاص مشهور تدوين نموده اند، توجه اين رساله ها به جانب تفسير مظاهر سلوك وانواع شعائر ومراسم درزندگي نصرانيت ميباشد0

-انجيل برنابا: كه معروف به ابن واعظ است، وي لاوي، قبرصي، ويك شخص پاك وپرهيزگار، و ماماي مرقص بود، اولين نسخه ايكه از آن كشف شد دركتابخانهء پنجم بابا سكتس، در روما بود، ولي دراشياء ذيل باديگر انجيل ها مخالفت دارد:

* نزد وي (الله) پروردگار عالم وخالق آسمانها ميباشد0

* ازجملهء اولاد ابراهيم - عليه السلام - ، ذبيح همانا اسماعيل است، نه اسحاق0

* به پيامبري ونبوت محمد - صلى الله عليه وسلم - بشارت ميدهد0

* به دار كشيده شدن عيسي - عليه السلام - را انكار نموده به آن قائل نيست، بلكه ميگويد: خداوند شبه و صورت وي را به يهوذاي اسخر يوطي انداخت0

* به ختنه تشويق مينمايد0

* عيسي - عليه السلام - را به حيث يك پيامبر مي شناسد، نه زياده ازآن0

اين انجيل به عربي نقل داده شده و به عربي چاپ شده است0

دوم : اجتماعات نصرانيت :

اجتماعات نصرانيت شورائي است كه گاه گاهي اين شوراها بخاطر گذاشتن قوانين، وصدور فتواها برگذار ميگردد، در حقيقت اين شوراها هيئة تشريعي است، چيزي را بخواهد حلال ميسازد و چيزي را كه بخواهد حرام مينمايد، از مهمترين آن اجتماعات ذيل ميباشد:

1-اجتماع نيقيه 325م، در اين اجتماع چنين فيصله به عمل آمد كه تنها مسيح پروردگار است.

2-اجتماع اول قسطنطينيه 381م: در اين اجتماع فيصله نمودند كه روح القدس اله و پروردگار است.

3-اجتماع اول افسس 431م: در اين اجتماع گفتند كه مسيح دو طبيعت دارد: لاهوتي و ناسوتي.

4-اجتماع خلقيدونيه 451م: در اين اجتماع گفتند كه مسيح دو طبيعت ودو مشيئت دارد.

5-اجتماع رومه 1869م : در اين اجتماع فيصله نمودند كه پاپ معصوم است.

-همينطور اجتماعات يكي بعد ديگري برگذار ميشد، و تاامروز ادامه دارد، كه از اواخر آنان اجتماع روما 1869م واجتماع اقليمي 1967م درجاكرتها بود كه بخاطر امضاء پيمان ميان همه طائفه ها بهدف همدستي براي مقابله بامسلمانان در تمام محافل واجتماعات بين المللي، برگذار گرديده بود، [يعني فيصله صورت گرفت كه در مقابل مسلمانان همه يك دست و يك زبان باشند].

سوم : فرقه هاي نصراني :

-موحدين : كه آنان عبارت اند از:

* پيروان آريوس كه ميگفت: تنها پدر پروردگار و خدا است، و پسر مخلوق ميباشد.

* بولس شمشاطي و يارانش در انطاكيه: ايشان ميگويند: عيسى بندهء خدا و فرستادهء وي بوده و يكي از پيامبران خدا عليهم السلام ميباشد.

-نسطوريون: آنان ياران نسطور، بطريرك اسكندريه سال 431م ميباشند، وي ميگفت: مريم فقط انساني را زاده است، بناء وي مادر يك انسان ميباشد، نه مادر اله و پروردگار، مذهب نسطوريها تهداب قول به دوطبيعت براي عيسى - عليه السلام - را گذاشت.

-مذهب كليسا هاي شرقي : « ارثوذكس» كه در حقيقت فعل متقابل در رد عقيدهء نسطور ميباشد، زيرا در اجتماعي كه سال 431م در شهر افسس آسياي صغير برگذار گرديده بود، موافقهء خويش را بر عقيدهء پاپ كيرلس بطرس اسكندريه اعلان نمودند، عقيده ايكه ميگويد: براي عيسى - عليه السلام - يك طبيعت و يك مشيئت ميباشد.

-مذهب كاتوليك: كه آن مذهب دو طبيعت و دو مشيئت است، اين مذهب متأثر از مذهب نسطوريه ميباشد، روما اين مذهب را پذيرفته، و در اجتماع خلقيدونيه سال 451م برآن پيمان بست.

-مذهب يعاقبه : آنان ميگويند كه مسيح - عليه السلام - يك طبيعت دارد كه آن عبارت از يكجا شدن لاهوت با ناسوت است.

-مذهب مارونيه : اين مذهب منسوب به شخصي است كه نامش يوحنا مارون بود، كسيكه در سال 667م به اين دعوت نمود كه عيسى - عليه السلام - دو طبيعت و يك مشيئت دارد، زيرا هر دو طبيعت در يك اقنوم جمع شده بود.

-مذهب پروتستانت : كليساي آنان به نام «انجيليه» ياد ميشود، زيرا آنان تنها انجيل را پيروي مينمايند، و فهم آن را مخصوص به رجال كليسا نميدانند ، اين مذهب حيثيت انقلابي را در مفكورهء نصرانيت دارد كه در قديم آنرا آريوس آغاز نموده بود، بعدا به نسطور مرور نموده در انتهاء به شخصيات كثيري رسيد و بارزترين آنان لوثر كنج ( 1482-1529م) بود، آنان از حق مغفرت، استحاله، منع نماز بالاي جنازه، مقصور بودن وظيفه و سلطهء كليسا به وعظ وارشاد، و منع استعمال لغت غير مفهوم در نماز، از همهء اينها انكار ميورزند و آن را قبول ندارند.

-بعد از برگذاري اجتماع هشتم 879م كليسا ها به دو بخش عمده تقسيم شدند:

-كليساي غربي لاتيني بطرسيه، كه رئيس آن پاپ در روما ميباشد.

2-كليساي شرقي يوناني ارثوذكس، كه رئيس آن بطريرك قسطنطينيه ميباشد.

-سبب تقسيم شدن سؤال آتي بود:

«آيا روح القدس از پدر خارج شده است؟ كه اين نظريهء كليساي شرقي ميباشد».

«يا اينكه روح القدس از پدر و پسر از هر دو خارج شده؟ كه اين نظريهء كليساي غربي است».

چهارم : معتقدات :

-الوهيت و تثليث : به وجود پروردگار بزرگ خالق عقيده دارند، زيرا در اصل آنان اهل كتاب اند، ليكن همراه با وي پسر ( عيسى - عليه السلام - ) و روح القدس (جبرئيل - عليه السلام - ) را شريك ميسازند، در بيان اين مفاهيم و ربط دادن بعضي از آن به بعض ديگر، كه اقانيم ثلاثه مينامند، ميان كليساها تفاوت و اختلاف شديدي وجود دارد،اقانيم سه گانه را چنين تفسير مينمايند كه آن وحدانيت است در تثليث و تثليث است در وحدانيت.

-روز جزاء: معتقد اند كه در روز آخرت حساب و كتاب به عيسى بن مريم - عليه السلام - سپرده خواهد شد، زيرا در ذات وي قدري از جنس بشري وجود دارد كه آن وي را در محاسبهء مردم در مقابل اعمال شان كمك مينمايد .

-دار كشيدن : به عقيدهء آنان عيسى - عليه السلام - در عوض ديگر مخلوقات به دار كشيده شد و جان سپرد، البته بخاطريكه خداوند - عز وجل - از يك طرف بشررا خيلي دوست دارد و از جانب ديگر عدالت كار ميباشد به همين خاطر پسر يگانهء خود را براي نجات جهان از گناهيكه آدم - عليه السلام - در وقت خوردن از درخت حرام مرتكب شده بود نجات دهد، و عيسى - عليه السلام - به رضاي كامل خود به دار آويخته شد و توسط آن بالاي همان خطاء و گناه غلبه حاصل نمود. وي بعد از به دار آويخته شدن دفن كرده شد و بعد از سه روز در حاليكه بالاي موت غلبه حاصل نموده بود برخاست و به طرف آسمان بالا رفت.

-تقديس و تعظيم صليب : صليب شعار آنان بوده و مورد تقديس اكثرشان قرار دارد، كسيكه صليب را با خود دارد به اين معني است كه وي از پيروان عيسى - عليه السلام - ميباشد.

-روزه : روزه عبارت است از نخوردن طعام چرب و طعاميكه از گوشت درست شده باشد و بايد بخوردن سبزيجات اكتفا شود. مدت و كيفيت روزه از يك گروه به گروه ديگر شان تفاوت دارد.

-نماز: نماز نزد آنان عدد معلومي ندارد ولي بر نماز صبح و شام تأكيد مينمايند، و نماز نزد آنان عبارت است از دعاء ها، تسبيحات و بعضي اشعار. بايد گفت كه انتظام در روزه گرفتن و نماز گزاردن كار اختياري بوده جبري نميباشد.

-تعميد: تعميد عبارت است از فرو رفتن در آب و يا پاشيدن آب بنام پدر [الله ]، پسر [عيسى] روح القدس، كه آن تعبيري است از پاك شدن نفس از گناهان و خطايا.

-اعتراف : آن عبارت است از اعتراف نمودن شخص به تمام گناهاني كه مرتكب شده باشد نزد شخصيت ديني، اين اعتراف عذاب را از انسان ساقط ساخته از گناهان پاكش ميسازد، زيرا آنان ادعا مينمايند كه همين شخصيت ديني براي شخص مذكور از خداوند مغفرت ميخواهد .

-عشاء رباني: چنين ميپندارند كه عيسى - عليه السلام - يك شب پيش از دار كشيدنش حواريون را جمع نموده براي شان شراب و نان توزيع نمود، نان را پاره پاره كرد تا ايشان آنرا بخورند، البته شراب اشاره اي بود به خون عيسى - عليه السلام - و نان به جسدش.

-استحاله ( تبديلي): كسيكه از كليسا در روز نجات [يعني روز نجات بني اسرائيل و خروج شان از مصر كه مصادف است به 14 ابريل] نان بخورد و شراب بنوشد همين نان و شراب در جسم وي داخل گرديده به منزلهء آن ميشود كه در شكم خود گوشت و خون عيسي - عليه السلام - را داخل كرده باشد و بدين وسيله تعاليم عيسي - عليه السلام - را در خود مزج كرده است.

-گوشت خنزير را در حاليكه در تورات حرام بود حلال نموده اند، ختنه را با وجود يكه در اصل شريعت شان وجود داشت حرام نموده اند، همچنان سود خواري و شراب نوشي را حلال ميدانند، حرام بودن را در زنا و خوردن حيوان خفه شده، خوردن خون و خوردن آنچه كه بنام بتها ذبح ميشود منحصر نموده اند.

-در اصل دين آنان رهبانيت وجود دارد كه آن دوري از ازدواج ميباشد ليكن رهبانيت را مخصوص رجال دين نموده اند، براي مرد تنها ازدواج نمودن با يك زن را اجازه ميدهند، تعدد ازدواج را كه در اوائل مسيحيت جائز بود منع مينمايند.

-طلاق: طلاق را تنها در صورت زنا نمودن زوجه براي مرد اجازه ميدهند و بعد از آن براي زوجين عروسي نمودن بار ديگر جائز نيست، جدايى و فراقي كه توسط موت بميان ميايد در اين صورت براي همانش كه زنده است جائز ميباشد بار ديگر ازدواج كند، همچنان در صورتيكه يكي از زوجين نصراني نباشد نيز جدائي جائز است.

-جوانب روحي: نصرانيت در اصل بخاطر تربيهء وجدان و رشد جوانب عاطفي آمده بود كه به سوي پرهيزگاري و عدم انتقام جويي دعوت مينمود و بر غرق شدن يهوديان در ماديات انكار ميكرد، در انجيل چنين آمده است: (كسيكه بر رخسار راستت كوفت تو رخسار ديگرت را برايش پيش كن، كسيكه قطيفه ات را گرفت از لباست نيز منعش مكن) لوقا 6/28، ليكن على الرغم آن تاريخ نصرانيت پر از قتل و خونريزي ميباشد.

-تكاثر در نسل: آنان گروه هاي نصراني خود را بر تكاثر نسل تشويق مينايند، خصوصا در مناطقيكه اكثريت را تشكيل نميدهند اين امر به وجوب ميرسد.

-چك مغفرت: آن چكي است كه گناهان قبلي و آيندهء خريدار خود را مغفرت مينمايد و آن مثل سهم شركتها به فروش ميرسد، گاهي براي شخص بنابر همين چك و نظر به مبلغي كه براي كليسا اعطا نموده چند متر اضافه از جنت برايش داده ميشود.

-ارتداد و مقابله به آن: كليسا در مقابل علوم و كشفيات و طرق جديد در فهم كتاب مقدس مبارزه و مقابله نموده تير خود را در مقابل هر گونه انتقاد رها مينمايد و تمام آنهارا بر ارتداد منسوب نموده و در مقابل همهء اين نظريات به شدت و خوشونت مقابله ميكند.

ريشه هاي فكري واعتقادي :

-اساس آن تورات است كه آنرا عهد قديم مينامند، و در ميان آن روحيه و تعاليم يهوديت انعكاس نموده است، زيرا نصرانيت بخاطر تكميل يهوديت آمده و خاص نجات دهندهء بني اسرائيل گمراه بود، چنانچه انجيل هاي شان ميگويد.

-امنيوس ( ت242) بعد از آنكه مسيحيت را پذيرفته بود و دوباره از آن مرتد شده در دين بت پرسي رومانيه داخل گرديده بود، پاره اي از افكار و عقايد شركي را در نصرانيت داخل كرد.

-وقتي رومانيا در دين مسيحيت داخل گرديد، با خود تمام ابحاث فلسفي، و فرهنگ و ثقافت شركي خويش را به مسيحيت نقل داده در آن خلطش نمودند، همين بود كه مسيحيت مختلط گرديد.

-مفكورهء تثليث كه آنرا اجتماع نيقيه 325م تثبيت و تاييد نمود انعكاسي از افلاطونيهء جديده است كه اكثر افكار خويش را از فلسفهء شرقيه گرفته بود. افلاطون كه متوفي سال 270م بود اثر بارزي بالاي معتقدات اين دين داشت، افلاطون مذكور در اسكندريه شاگردي نمود، بعد از آن به هند و فارس سفر كرد، وقتي بازگشت نمود باخود ثقافتها و مفكوره هاي گوناگون و مختلطي را آورده بود و از آنجمله اين گفته اش بود كه ميگفت :جهان در تدبير و حركتش تابع سه چيز است:

1-پيدا كنندهء ازلي اول.

2-عقل كه از وي خارج شده است.

3-روحي كه مصدر بوده و تمام ارواح ازآن سرچشمه گرفته اند.

وي با اين نظريهء خود تهداب تثليث را ميگذارد، زيرا پيدا كننده ازلي همانا خداوند است و عقل عبارت است از پسر [يعني عيسى - عليه السلام - به عقيده آنان] و روح همانا روح القدس ميباشد.

-نصرانيت از دين متراس نيز متأثر گرديده است، اين دين تقريبا شش قرن قبل از ميلاد در فارس وجود داشته و در تعاليم آن قصه اي مشابه به قصهء عشاء رباني وجود دارد.

-در هندويت: تثليث ، اقانيم، دار كشيده شدن به خاطر كفارهء گناه ، زهد، رهبانيت، دوري از مال بخاطرداخل شدن در ملكوت آسمانها، اينها همه در دين هندو وجود دارد، براي پروردگار نزد آنان سه نام وجود دارد كه عبارت اند از ( فشنو) يعني نگهبان، (سيفا) يعني هلاك كننده، و ( براهما) يعني پيدا كننده. تمام اين چيزها بعد از تحريف نصرانيت به آن نقل داده شد.

-بودائيه كه پنج قرن از نصرانيت قدامت و سابقه داشت نيز بعضي از معتقدات و افكار خود را به نصرانيت نقل داده است، وقتي مقارنهء اديان مطالعه و بررسي شود مطابقت عجيبي ميان شخصيت بودا و شخصيت عيسى - عليه السلام - [طبق تصوير آنان] ظاهر ميگردد ( محاضرات في النصرانية : تاليف أبوزهره، را مطالعه كنيد).

-عقيدهء بابلي هاي قديم نيز در نصرانيت خلط شده، زيرا محاكمه بعل، پروردگار آفتاب ، در آن دين مشابه و مطابق به محاكمهء عيسى - عليه السلام - در اين دين است.

-ميتوانيم بگوييم كه نصرانيت [موجوده] از اكثر دين ها و عقايدي كه قبل از آن وجود داشت گرفته شده و همين امر باعث گرديده كه جوهر و صورت اساسي خود را كه عيسى - عليه السلام - آنرا از نزد پروردگار عالم آورده بود، از دست بدهد.

انتشار و جاهاي نفوذ :

-نصرانيت امروزي در اكثر نقاط و بلاد جهان به نشر رسيده است، ودر اين امر آنرا استعمار و تنصير، كه مؤسسات بزرگ جهاني و امكانيات فراوان را در دست دارند، كمك نموده است.

-مذهب كاتوليكي خيلي زياد در ايطاليا، بلجيكا، فرانسه، اسپانيا، و پرتقال به

نشر رسيده است.

 

-كليساي ارثوذكس شرقي اكثر انتشارش در روسيه، بلقان، و يونان ميباشد و مقر اصلي آن قسطنطينيه است، و تعدادي از كليساهاي مستقل شرقي نيز تابع همين مذهب است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آپلود عکس" alt="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" title="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه
    سه شنبه 28 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" title="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان
    پنجشنبه 16 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" title="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!
    شنبه 17 مرداد 1394
    "" alt="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." title="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید...
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 1394
    نظرسنجی
    وبلاگ تا چه اندازه میتوانددر حال و اینده رضایت شما را جلب کند
    ندای وبلاگ

    ما با افتخار اعلام میکنیم

    که مدیران ونویسندگان این

    وبلاگ همیشه و با جان و دل

    وفادار و پایبند به تمام اصول و قوانین

    مذاهب اربعه و خصوصا مذهب والای شافعی

    میباشد.

    لذادست یاری به سوی تمام هم

    اندیشان دراز میکنیم تا در هر مطلب و

    مشکلی ما را از راهنمایی خودشان محروم

    نفرمایند.

    خواهشمندیم ما را فقط در دایره ی مذهب حضرت

    شافعی رضی الله عنه راهنمایی یا رفع اشکال نمایید.

    حتما بخوانید

    یک شخصی گفت:الله اکبر

    بعد گفت:لااله الاالله محمدرسول الله

    بعد گفت:سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم

    بعد گفت:لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

    این شخص70000نیکی را بدست آورد.

    این شخص خود شما هستید.

    مبارکتان باد.

    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 36
  • بازدید ماه : 27
  • بازدید سال : 250
  • بازدید کلی : 41,221
  • کدهای اختصاصی

    سنت

    سنت یعنی تبدیل عادت

    به عبادت

    آن هم فقط با داشتن

    قصد آن سنت

    مثلا:همه انگشتر دارند

    اما به قصد تبعیت

    از عمل پیامبر همان عادت شما

    تبدیل 

    به عبادت میشود.

    به همین سادگی.

    دومین سالگرد وبلاگ اهل سنت وجماعت دهگلان

    دو سال از ایجاد وبلاگ اهل سنت و جماعت دهگلان میگذرد.

    از تمامی دوستان خواهشمندیم که با نظرات خود ما را در راه پیشرفت بیشتر یاری کنند.