loading...
اهل سنت وجماعت دهگلان
12345 بازدید : 31 دوشنبه 29 مهر 1392 نظرات (0)

 يقين وتوكل

قال الله تعالی: { وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَاناً وَتَسْلِيماً}الأحزاب: ٢٢

و قال تعالی: { الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ{173} فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُواْ رِضْوَانَ اللّهِ وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ{174}آل عمران: ١٧٣ - ١٧٤

و قال تعالی: { وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ}الفرقان: ٥٨

و قال تعالی: {وَعلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ} {إبراهيم: ١١

و قال تعالی: { فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}آل عمران: ١٥٩

والآيات في الأمرِ بالتوكلِ كثيرةٌ معلومةٌ .

و قال تعالی: { وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ} الطلاق: ٣

و قال تعالی: { إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ} الأنفال: ٢

والآيات في فضل التوكل كثيرةٌ معروفةٌ .

خداوند تعالی می فرمايد: و چون مسلمانان احزاب را ديدند گفتند اينست آنچه ما را وعده داده بود خدا و پيغامبرش و راست گفت خدا و رسول او و اين امر جز بر ايمان و تسليم شان نيفزود. احزاب: 22

و هم می فرمايد: آنانکه مردم بر ايشان گفتند که کافران برای شما لشکر جمع کرده اند، پس از آن لشکرها بترسيد، ولی زياده کرد اين سخن ايمان شان را، و گفتند بس است ما را خدا و نيکو ياور است، پس باز گشتند "اين مسلمانان" به نعمتی از خدا و فضل او و نرسيد به ايشان هيچ سختی، و خوشنودی خدا را پيروی نمودند و خدا صاحب فضل بزرگ است. آل عمران: 173، 174

و می فرمايد: و توکل کن بر آن زندهء که هرگز نميرد. فرقان: 58

و ميفرمايد: و بر خدا بايد که توکل کنند مسلمانان. ابراهيم: 11

و هم ميفرمايد: و چون قصد کردی پس بر خدا اعتماد کن. آل عمران: 159

و خداوند می فرمايد: و هر که بر خدا توکل کند، پس وی او را بس است. طلاق: 3

و ميفرمايد: حقا مؤمنان آنانی اند که چون خدا ياد کرده شود، دل ايشان بترسد و چون آيات خدا بر آنان تلاوت شود، زياده سازد "آن آيات" ايمان شان را و بر پروردگار خويش توکل می کنند. انفال: 2

-  فَالأوَّل: عَن ابْن عَبَّاسٍ رضي اللَّهُ عنهما قال: قال رسولُ اللَّه صلى اللَّه عليه وآله وسلم: « عُرضَت عليَّ الأمَم، فَرَأيْت النَّبِيَّ وَمعَه الرُّهيْطُ والنَّبِيَّ ومَعهُ الرَّجُل وَالرَّجُلان، وَالنَّبِيَّ وليْسَ مَعهُ أحدٌ إذ رُفِعَ لِى سوادٌ عظيمٌ فظننتُ أَنَّهُمْ أُمَّتِي، فَقِيلَ لِى: هذا موسى وقومه ولكن انظر إلى الأفق فإذا سواد عظيم فقيل لى انظر إلى الأفق الآخر فإذا سواد عظيم فقيل لي: هَذه أُمَّتُك، ومعَهُمْ سبْعُونَ أَلْفاً يَدْخُلُونَ الْجَنَّة بِغَيْرِ حِسَابٍ ولا عَذَابٍ » ثُمَّ نَهَض فَدَخَلَ منْزِلَه، فَخَاض النَّاسُ في أُولَئِكَ الَّذينَ يدْخُلُون الْجنَّةَ بِغَيْرِ حسابٍ وَلا عذاب، فَقَالَ بعْضهُم: فَلَعَلَّهُمْ الَّذينَ صَحِبُوا رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، وقَال بعْضهُم: فَلعَلَّهُمْ الَّذينَ وُلِدُوا في الإسْلام، فَلَمْ يُشْرِكُوا باللَّه شيئاً     وذَكَروا أشْياء     فَخرجَ عَلَيْهمْ رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فَقال: « مَا الَّذي تَخُوضونَ فِيه؟ » فَأخْبَرُوهُ فَقال: « هُمْ الَّذِينَ لا يرقُونَ، وَلا يَسْتَرْقُون، وَلاَ يَتَطيَّرُون، وَعَلَى ربِّهمْ يتَوكَّلُونَ » فقَامَ عُكَّاشةُ بنُ مُحْصِن فَقال: ادْعُ اللَّه أنْ يجْعَلَني مِنْهُم، فَقال: « أنْت مِنْهُمْ » ثُمَّ قَام رَجُلٌ آخَرُ فَقال: ادْعُ اللَّه أنْ يَجْعَلَنِي مِنْهُمْ فقال: «سَبَقَكَ بِهَا عُكَّاشَةُ » متفقٌ عليه.

اما احاديث وارده:

- از ابن عباس رضی الله عنهما روايت است که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: امت های سابقه بر من عرضه شدند، و ديدم پيامبری را با گروه بسيار کوچکی، کمتر از ده نفر، ديدم پيامبری را با يک نفر يا دو نفر، و پيامبری را در حاليکه با او يک نفر نبود، ناگهان گروه بسياری را ديدم و گمان کردم که آنها امت من هستند، به من گفتند که اين موسی و قوم او هستند، ليکن به آن کرانهء ديگر ببين و ديدم و سياهی بزرگی را مشاهده کردم باز به من گفته شد، به آن سوی ديگر ببين، ديدم گروه زيادی را، باز به من گفته شد اين امت تو است و با آنها هفتاد هزار نفر وجود دارد که بدون حساب و عذاب به بهشت داخل می شوند. بعداً برخاسته به خانه داخل شدند. مردم در مورد اين اشخاصی که بدون حساب و عذاب به بهشت داخل می شوند بحث کردند. بعضی گفتند: شايد آنها اصحاب پيامبر صلی الله عليه وسلم باشند. بعضی گفتند: شايد آنها کسانی باشند که در اسلام متولد شده اند و به خدا شريک نياورده اند، و از اين قبيل چيزها. پيامبر صلی الله عليه وسلم بر ايشان برآمده و فرمود: در بارهء چه بحث می نمائيد؟ آنها آنحضرت صلی الله عليه وسلم را با خبر ساختند. بعداً ايشان فرمودند: آنها کسانی هستند که تعويذ و افسون (رقيه) نمی کنند، ديگران را و خود هم (طلب رقيه و تعويذ و افسون نمی نمايند)، و بد فالی نمی نمايند و بر خدای خويش توکل و اعتماد می کنند. عکاشه بن محصن رضی الله عنه برخاسته و گفت:  يا رسول الله دعا کن که خداوند مرا از جملهء آنها بگرداند. آنحضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: تو از جملهء آنها هستی. بعداً مرد ديگری برخاسته گفت: دعا کن که خداوند جل جلاله مرا از آنها بحساب آورد. ايشان فرمودندکه: عکاشه بر تو سبقت جسته است.

- الثَّانِي: عَنْ ابْن عبَّاس رضي اللَّه عنهما أيْضاً أَنَّ رسول اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم كانَ يقُول: «اللَّهُم لَكَ أسْلَمْتُ وبِكَ آمنْت، وعليكَ توَكَّلْت، وإلَيكَ أنَبْت، وبِكَ خاصَمْت. اللَّهمَّ أعُوذُ بِعِزَّتِك، لا إلَه إلاَّ أنْتَ أنْ تُضِلَّنِي أنْت الْحيُّ الَّذي لا تمُوت، وَالْجِنُّ وَالإِنْسُ يمُوتُونَ» متفقٌ عليه. وَهَذا لَفْظُ مُسْلِمٍ وَاخْتَصرهُ الْبُخَارِي.

- از ابن عباس رضی الله عنهما روايت است که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمودند: خدايا برای تو تسليم شدم و به تو ايمان آوردم و بر تو اعتماد کردم و به تو رجوع کردم وبرای تو (با دشمنان دين) دشمنی ورزيدم. بار خدايا به عزتت پناه می جويم که خدايی جز تو نيست، از اينکه مرا گمراه سازی. تو زندهء هستی که نمی ميری، ولی جن و انس می ميرند.

- الثَّالِث: عن ابْنِ عَبَّاس رضي اللَّه عنهما أيضاً قال: «حسْبُنَا اللَّهُ ونِعْمَ الْوكِيلُ قَالَهَا إبْراهِيمُ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم حينَ أُلْقِى في النَّار، وَقالهَا مُحمَّدٌ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم حيِنَ قَالُوا: «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إيماناً وقَالُوا: حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوكِيلُ » رواه البخارى.

وفي رواية له عن ابْنِ عَبَّاسٍ رضي اللَّه عنهما قال: « كَانَ آخِرَ قَوْل إبْراهِيمَ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم حِينَ ألْقِي في النَّارِ « حسْبي اللَّهُ وَنِعمَ الْوَكِيلُ » .

- از ابن عباس رضی الله عنهما روايت شده که فرمود:

حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوكِيلُ، ابراهيم عليه السلام هنگامی که در آتش انداخته شد، آنرا گفت. محمد صلی الله عليه وسلم هم هنگامی که گفته شد "مردم برای مقابله با شما جمع شده اند، پس از آنها بترسيد، پس ايمان افزوده شده" حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوكِيلُ گفتند.

و در روايتی از ابن عباس رضی الله عنهما آمده که گفت:

سخن آخر ابراهيم عليه السلام هنگامی که در آتش انداخته شد، اين بود که گفت: حسْبي اللَّهُ وَنِعمَ الْوَكِيلُ. کافيست الله برای من و نيکو نگهبانی است.

- الرَّابع: عَن أبي هُرَيْرةَ رضي اللَّه عنه عن النبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أقْوَامٌ أفْئِدتُهُمْ مِثْلُ أفئدة الطَّيْرِ » رواه مسلم.

- از ابوهريره رضی الله عنه روايت است که:

پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: مردمی به بهشت داخل می شوند، که دلهای شان مثل دلهای پرندگان است.

ش: در اين حديث اشاره بر اين است که مانند پرندگان که جهت حصول رزق تدبير ننموده وخداوند تبارک و تعالی برای شان وصول رزق را با اينکه آنان ضعيف و حيلهء شان کم می باشد، ميسر و فراهم می گرداند، آنها متوکلی اند، يا اينکه دلهای شان نرم و رقيق است.

- الْخَامِس: عنْ جَابِرٍ رضي اللَّهُ عنه أَنَّهُ غَزَا مَعَ النَّبِيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قِبَلَ نَجْدٍ فَلَمَّا قَفَل رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قَفَل مَعهُم، فأدْركتْهُمُ الْقائِلَةُ في وادٍ كَثِيرِ الْعضَاه، فَنَزَلَ رسولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، وتَفَرَّقَ النَّاسُ يسْتظلُّونَ بالشجر، ونَزَلَ رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم تَحْتَ سمُرَةٍ ، فَعَلَّقَ بِهَا سيْفَه، ونِمْنَا نوْمةً ، فإذا رسولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يدْعونَا، وإِذَا عِنْدَهُ أعْرابِيُّ فقال: « إنَّ هَذَا اخْتَرَطَ عَلَيَّ سيْفي وأَنَا نَائِم، فاسْتيقَظتُ وَهُو في يدِهِ صَلْتا، قال: مَنْ يَمْنَعُكَ منِّي؟ قُلْت: اللَّه     ثَلاثاً »وَلَمْ يُعاقِبْهُ وَجَلَس. متفقٌ عليه.

وفي رواية : قَالَ جابِر: كُنَّا مع رسول اللِّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم بذاتِ الرِّقاع، فإذَا أتينا على شَجرةٍ ظليلة تركْنَاهَا لرسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، فَجاء رجُلٌ من الْمُشْرِكِين، وسيف رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم مُعَلَّقٌ بالشَّجرةِ ، فاخْترطهُ فقال: تَخَافُنِي؟ قال: « لا » قال: فمَنْ يمْنَعُكَ مِنِّي؟ قال: «اللَّه».

وفي رواية أبي بكرٍ الإِسماعيلي في صحيحِه: قال منْ يمْنعُكَ مِنِّي؟ قال: « اللَّهُ » قال: فسقَطَ السَّيْفُ مِنْ يدِه، فأخذ رسَول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم السَّيْفَ فَقال: « منْ يمنعُكَ مِنِّي؟ » فَقال: كُن خَيْرَ آخِذ، فَقال: « تَشهدُ أنْ لا إلَه إلا اللَّه، وأنِّي رسولُ اللَّه؟ » قال: لا، ولكِنِّي أعاهِدُك أن لا أقَاتِلَك، ولا أكُونَ مع قوم يقاتلونك، فَخلَّى سبِيله، فَأتى أصحابَه فقال: جِئتكُمْ مِنْ عِندِ خيرِ النَّاس.

- از جابر رضی الله عنه روايت است که:

وی با پيامبر صلی الله عليه وسلم بسوی نجد به جهاد رفت، چون ايشان از غزوه بازگشتند، من هم همراه شان باز گشتم. هنگام قيلوله (خواب نيمروز) به واديی رسيدند که بسيار خار داشت. آنحضرت صلی الله عليه وسلم زير درخت طلحی فرود آمده، شمشير خود را بر آن آويزان نموده، لحظهء خوابيدند. ناگهان متوجه شديم که پيامبر صلی الله عليه وسلم ما را می خواهند و در کنار شان اعرابيی ايستاده است. رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: اين شخص شمشير مرا از غلاف کشيده و من خواب بودم، ناگهان بيدار شدم و ديدم که شمشير برهنه در دستش قرار دارد. به من گفت: کی ترا از من باز می دارد؟ من سه بار گفتم الله، و وی را توبيخ و مجازات ننموده نشستند.

در روايتی جابر رضی الله عنه گفت: ما با پيامبر صلی الله عليه وسلم به غزوهء ذات الرقاع رفته بوديم، چون به درختی سايه دار می رسيديم آنرا برای پيامبر صلی الله عليه وسلم می گذاشتيم. مردی از مشرکين آمد، در حاليکه شمشير رسول الله صلی الله عليه وسلم  به درخت آويزان بود، وی آنرا گرفته و گفت: از من نمی ترسی؟

 فرمودند: نه! گفت: چه کسی ترا از من باز می دارد؟فرمودند: الله و در روايتی در صحيح اسماعيلی آمده: آن مرد گفت: چه کسی ترا از من باز می دارد؟

فرمودند: الله. سپس شمشير از دست او افتاد. رسول الله صلی الله عليه وسلم  شمشير را گرفته فرمود: آيا شهادت می دهی که معبود برحقی جز الله نيست و من رسول خدايم؟

گفت: نه! ولی با تو پيمان می کنم، که با تو نجنگم و با کسانی که با تو بجنگند همراهی نکنم. پيامبر صلی الله عليه وسلم او را رها کردند. بدنبال آن، وی نزد رفقايش رفته گفت: من از نزد بهترين مردم پيش شما آمدم.

- السادِس: عنْ عمرَ رضي اللَّهُ عنه قال: سمعْتُ رسولَ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يقُولُ: « لَوْ أنَّكم تتوكَّلونَ على اللَّهِ حقَّ تَوكُّلِهِ لرزَقكُم كَما يرزُقُ الطَّيْر، تَغْدُو خِماصاً وترُوحُ بِطَاناً» رواه الترمذي، وقال: حديثٌ حسن.

-  از عمر رضی الله عنه روايت است که گفت:

شنيدم پيامبر صلی الله عليه و سلم را فرمود: اگر شما بنحوی که شايسته است بر خدا توکل و اعتماد کنيد، همانا شما را خداوند مانند مرغان که صبح گرسنه بر می آيند و شام سير باز می گردند، روزی می دهد.

ش: امام بيهقی در شعب ايمان بيان می دارد که: اين حديث دال بر اين نيست که انسان به کسب روزی و رزق تلاش نورزيده و بر جای بنشيند، بلکه اين را افاده می نمايد که بايد تکاپو و سعی خويش را بدارد. چنانچه پرندگان نيز وقتی احتياج به غذا دارند، در طلب آن بر می آيند. البته در همهء موارد توکل بر خدا را بايد از نظر دور نداشت، رفتن در پی رزق و در تصرف، و غيره و بر اين باور شد که خير از سوی خدا و با قدرت وی می باشد.

- السَّابِع: عن أبي عِمَارةَ الْبراءِ بْنِ عازِبٍ رضي اللَّه عنهما قال: قال رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « يا فُلان إذَا أَويْتَ إِلَى فِرَاشِكَ فَقُل: اللَّهمَّ أسْلَمْتُ نفْسي إلَيْك، ووجَّهْتُ وجْهِي إِلَيْك، وفَوَّضْتُ أمري إِلَيْك، وألْجأْتُ ظهْرِي إلَيْك. رغْبَة ورهْبةً إلَيْك، لا ملجَأَ ولا منْجى مِنْكَ إلاَّ إلَيْك، آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذي أنْزَلْتَ، وبنبيِّك الَّذي أرْسلت، فَإِنَّكَ إنْ مِتَّ مِنْ لَيْلَتِكَ مِتَّ عَلَى الْفِطْرَةِ ، وإنْ أصْبحْتَ أصَبْتَ خيْراً » متفقٌ عليه.

وفي رواية في الصَّحيحين عن الْبرَاء قال: قال لي رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « إذَا أتَيْتَ مضجعَكَ فَتَوَضَّأْ وُضُوءَكَ للصَّلاَةِ ، ثُمَّ اضْطَجِعْ عَلَى شِقِّكَ الأيْمَنِ وقُل: وذَكَر نحْوَه ثُمَّ قَالَ وَاجْعَلْهُنَّ آخرَ ما تَقُولُ » .

- از ابو عماره براء بن عازب رضی الله عنهما روايت است که گفت:

پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: ای فلانی زمانی که به بستر خوابت قرار گرفتی بگو: بار خدايا خود را به تو سپردم، و رويم را بسوی تو نمودم، و کارم را به تو سپردم، و بر تو اتکا کردم از روی بيم و اميد از تو هيچ گريزگاه و پناهگاهی از تو جز بخودت وجود ندارد. ايمان آوردم به کتابی که فرستادی و پيامبری که مبعوث کردی. اگر تو همان شب بميری بر اصل فطرت می ميری و اگر صبح کنی به خير می رسی.

در روايتی در صحيحين از براء رضی الله عنه روايت شده که پيامبر صلی الله عليه وسلم برايم فرمود: هرگاه تصميم گرفتی بخوابی همانند وضويت برای نماز وضوء کن. سپس بر پهلوی راست قرار گرفته بگو: حديث را ذکر نمود و در آخر افزود، اين دعا را آخر سخنت قرار ده.

- الثَّامِن: عنْ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيق رضي اللَّه عنه عبدِ اللَّه بنِ عثمانَ بنِ عامِرِ بنِ عُمَرَ ابن كعب بن سعد بْنِ تَيْمِ بْن مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْن لُؤيِّ بْنِ غَالِب الْقُرَشِيِّ التَّيْمِيِّ رضي اللَّه عنه وهُو وأبُوهُ وَأُمَّهُ صحابَةٌ ، رضي اللَّه عنهم قال: نظرتُ إلى أقْدَامِ المُشْرِكِينَ ونَحنُ في الْغَارِ وهُمْ علَى رؤوسنا فقلت: يا رسولَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ أحَدَهمْ نَظرَ تَحتَ قَدميْهِ لأبصرَنا فقال: « مَا ظَنُّك يا أبا بكرٍ باثْنْينِ اللَّهُ ثالثُِهْما » متفقٌ عليه.

- از ابوبکر رضی الله عنه روايت است که گفت:

من در غار متوجه پاهای مشرکين شدم که بالای سر ما ايستاده بودند. گفتم: يا رسول الله! اگر يکی از ايشان زير پايش را بنگرد، ما را خواهد ديد. رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: چه فکر می کنی بدو کسی که سوم شان خدا است؟

 - التَّاسِع: عَنْ أُمِّ المُؤمِنِينَ أُمِّ سلَمَةَ ، واسمُهَا هِنْدُ بنْتُ أبي أُمَيَّةَ حُذَيْفةَ المخزومية رضي اللَّهُ عنها أن النبيَّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم كانَ إذَا خَرجَ مِنْ بيْتِهِ قال: « بسم اللَّهِ، توكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ، اللَّهُمَّ إِنِّي أعوذُ بِكَ أنْ أَضِلَّ أو أُضَل، أَوْ أَزِلَّ أوْ أُزل، أوْ أظلِمَ أوْ أُظلَم، أوْ أَجْهَلَ أو يُجهَلَ عَلَيَّ » حديثٌ صحيحٌ رواه أبو داود والتِّرمذيُّ وَغيْرُهُمَا بِأسانِيدَ صحيحةٍ . قالَ التِّرْمذي: حديثٌ حسنٌ صحيح، وهذا لَفظُ أبي داود.

- از ام المؤمنين ام سلمه رضی الله عنها روايت است:

چون پيامبر صلی الله عليه وسلم از خانه بيرون می آمد می فرمود: بسم اللَّهِ، توكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ، اللَّهُمَّ... بنام خدا توکل نمودم بر خدا، بار خدايا پناه می جويم به تو از اينکه گمراه کنم يا گمراه شوم، لغزش کنم يا ديگری را بلغزانم، ظلم کنم يا بر من ظلم شود، کار جاهلانهء انجام دهم و يا بر من انجام داده شود.

 - الْعَاشِر: عنْ أنسٍ رضيَ اللَّهُ عنه قال: قال: رسولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « مَنْ قَالَ يعنِي إذا خَرَج مِنْ بيْتِهِ: بِسْم اللَّهِ توكَّلْتُ عَلَى اللَّه، ولا حوْلَ ولا قُوةَ إلاَّ بِاللَّه، يقالُ لهُ هُديتَ وَكُفِيت و وُقِيتَ، وتنحَّى عنه الشَّيْطَانُ» رواه أبو داودَ والترمذيُّ، والنِّسائِيُّ وغيرُهمِ: وقال الترمذيُّ: حديثٌ حسنٌ، زاد أبو داود: « فيقول: يعْنِي الشَّيْطَانَ لِشَيْطانٍ آخر: كيْفَ لك بِرجُلٍ قَدْ هُدِيَ وَكُفي وَوُقِى»؟ .

- از انس رضی الله عنه روايت است که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: کسی که هنگام بيرون آمدن از خانه اش بگويد: بِسْم اللَّهِ توكَّلْتُ عَلَى اللَّه، ولا حوْلَ ولا قُوةَ إلاَّ بِاللَّهِ. بنام خدا توکل و اعتماد کردم بر خدا، نيست گرديدنی از معصيت بسوی طاعت و نيست قوتی (برای انجام اعمال خير) مگر بتوفيق خدا. به او گفته می شود: هدايت شدی و کارهايت رو براه شد و حفظ و وقايه گرديدی و شيطان از وی دور می شود.

ابو داود افزوده که: شيطان به شيطان ديگر می گويد: چه خواهی کرد با مردی که هدايت شده و کارهايش انجام گرديده و حفظ شده است؟

 - وَعنْ أنَسٍ رضي اللَّهُ عنه قال: كَان أخوانِ عَلَى عهْدِ النبيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، وكَانَ أَحدُهُما يأْتِي النبيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، والآخَرُ يحْتَرِف، فَشَكَا الْمُحْتَرِفُ أخَاهُ للنبيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فقال: « لَعلَّكَ تُرْزَقُ بِهِ » رواه التِّرْمذيُّ بإسناد صحيح على شرط مسلم.

- از انس رضی الله عنه روايت است که گفت:

در زمان پيامبر صلی الله عليه وسلم دو برادر بودند که يکی به حضور رسول الله صلی الله عليه وسلم می آمد و ديگری کار می کرد، برادری که کار می کرد از برادر خويش بحضور رسول الله صلی الله عليه وسلم شکوه نمود. پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: شايد تو به خاطر برادرت روزی داده می شوی.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آپلود عکس" alt="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" title="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه
    سه شنبه 28 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" title="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان
    پنجشنبه 16 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" title="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!
    شنبه 17 مرداد 1394
    "" alt="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." title="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید...
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 1394
    نظرسنجی
    وبلاگ تا چه اندازه میتوانددر حال و اینده رضایت شما را جلب کند
    ندای وبلاگ

    ما با افتخار اعلام میکنیم

    که مدیران ونویسندگان این

    وبلاگ همیشه و با جان و دل

    وفادار و پایبند به تمام اصول و قوانین

    مذاهب اربعه و خصوصا مذهب والای شافعی

    میباشد.

    لذادست یاری به سوی تمام هم

    اندیشان دراز میکنیم تا در هر مطلب و

    مشکلی ما را از راهنمایی خودشان محروم

    نفرمایند.

    خواهشمندیم ما را فقط در دایره ی مذهب حضرت

    شافعی رضی الله عنه راهنمایی یا رفع اشکال نمایید.

    حتما بخوانید

    یک شخصی گفت:الله اکبر

    بعد گفت:لااله الاالله محمدرسول الله

    بعد گفت:سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم

    بعد گفت:لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

    این شخص70000نیکی را بدست آورد.

    این شخص خود شما هستید.

    مبارکتان باد.

    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 52
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 76
  • بازدید ماه : 195
  • بازدید سال : 418
  • بازدید کلی : 41,389
  • کدهای اختصاصی

    سنت

    سنت یعنی تبدیل عادت

    به عبادت

    آن هم فقط با داشتن

    قصد آن سنت

    مثلا:همه انگشتر دارند

    اما به قصد تبعیت

    از عمل پیامبر همان عادت شما

    تبدیل 

    به عبادت میشود.

    به همین سادگی.

    دومین سالگرد وبلاگ اهل سنت وجماعت دهگلان

    دو سال از ایجاد وبلاگ اهل سنت و جماعت دهگلان میگذرد.

    از تمامی دوستان خواهشمندیم که با نظرات خود ما را در راه پیشرفت بیشتر یاری کنند.