loading...
اهل سنت وجماعت دهگلان
12345 بازدید : 23 دوشنبه 29 مهر 1392 نظرات (0)

ملاقات با مردم خيرمند و همنشينی و محبت با آنان و درخواست ملاقات و دعا از ايشان و ديدار از جاه های خوب

قال الله تعالی: { وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُباً{60} فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَباً{61} فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَباً{62} قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَباً{63} قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصاً{64} فَوَجَدَا عَبْداً مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْماً{65} قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً{66} الكهف: ٦٠ – ٦٦

و قال تعالی: {وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ} الكهف: ٢٨

خداوند می فرمايد: و ياد کن چون موسی برفيق نوجوانش گفت: دست از طلب برندارم تا به مجمع البحرين برسم يا مدتی دراز را در طلب بگذرانم. تا اين فرمودهء تعالی: گفت: او را (موسی) آيا پيروی تو کنم بشرطيکه از علم لدنی ايکه آموخته ای مرا بياموزی؟. کهف: 60 – 66

و ميفرمايد: وخود را با آنانکه پروردگار خود را در صبح و شام ياد می کنند، و هدفشان رضای او تعالی است، نگهدار. کهف: 28

- وعن أَنسٍ رضي اللَّهُ عنه قال: قال أبو بكر لِعمرَ رضي اللَّهُ عنهما بَعْدَ وَفَاةِ رسولِ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: انْطَلِقْ بِنَا إِلى أُمِّ أَيْمنَ رضي اللَّه عنها نَزُورُهَا كَما كانَ رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يزُورُهَا، فلَمَّا انْتَهَيا إِلَيْهَا، بَكَت، فَقَالاَ لَهَا: مَا يُبْكِيكِ أَما تَعْلَمِينَ أَنَّ ما عِنْدَ اللَّهِ خيرٌ لرسولِ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم؟ فقالت: إِنِّي لا أَبْكِي أَنِّي لأعْلمُ أَنَّ ما عِندَ اللَّهِ تعالَى خَيرٌ لرسُولِ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، ولَـكنْ أبْكي أَنْ الوَحْيَ قَدِ انْقَطَعَ مِنَ السَّمَاء. فَهَيَّجَتْهُما على البُكَاء، فَجعلا يَبْكِيانِ معهَا. رواه مسلم.

- از انس رضی الله عنه روايت است که:

 

حضرت ابوبکر رضی الله عنه بعد از وفات رسول الله صلی الله عليه وسلم  به حضرت عمر رضی الله عنه گفت: ما را به خانهء ام ايمن ببر، که او را ملاقات کنيم، همانطور که رسول الله صلی الله عليه وسلم  به ملاقاتش می رفت، چون به وی رسيدند، ام ايمن رضی الله عنها گريست.

به وی گفتند: چرا گريه می کنی؟ آيا نمی دانی که آنچه در نزد خداوند برای رسول الله صلی الله عليه وسلم  است بهتر است؟

گفت: من گريه نمی کنم. من می دانم آنچه که برای رسول الله صلی الله عليه وسلم  در نزد خداوند است، بهتر است، ولی من از اينرو می گريم که وحی آسمانی قطع شده است، و او هر دو شانرا بگريه واداشت وبا وی شروع به گريه کردند.

ش: ام ايمن پرستار  و خادم دورهء کودکی آنحضرت صلی الله عليه وسلم بود و چون آنحضرت صلی الله عليه وسلم بزرگ شد، آزادش نموده و او را به ازدواج زيد بن حارثه رضی الله عنه درآورد. آنحضرت صلی الله عليه وسلم بوی نيکی و احسان نموده ونهايت احترامش می فرمود.

- وعن أبي  هريرة رضي اللَّه عنه عن النبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « أَنَّ رَجُلاً زَارَ أَخاً لَهُ في قَريَةٍ أُخْرَى ، فَأَرْصد اللَّهُ تعالى على مَدْرجَتِهِ ملَكا، فَلَمَّا أَتَى عَلَيْهِ قال: أَيْن تُريد؟ قال: أُرِيدُ أَخاً لي في هذِهِ الْقَرْيةِ . قال: هَلْ لَكَ علَيْهِ مِنْ نِعْمَةٍ تَرُبُّهَا عَلَيْه؟ قال: لا، غَيْر أَنِّي أَحْببْتُهُ في اللَّهِ تعالى ، قال: فَإِنِّي رسول اللَّهِ إِلَيْكَ بأَنَّ اللَّه قَدْ أَحبَّكَ كَما أَحْببْتَهُ فِيهِ » رواه مسلم.

- از ابو هريره رضی الله عنه از پيامبر صلی الله عليه وسلم روايت شده که:

مردی برادری از برادرانش را که در قريهء ديگری بود، ديدار کرد، خداوند در راه او فرشته ای را موظف ساخت و چون به وی رسيد، گفت: کجا می روی؟

گفت: می خواهم برادری را در اين قريه ديدار کنم.

گفت: آيا از تو بر وی نعمتی هست که می خواهی بدان قيام نموده و در اصلاحش بکوشی؟

گفت: نه جز اينکه من بواسطهء خدا او را دوست می دارم.

گفت: من فرستادهء خدا بسوی تو هستم، بر اينکه خداوند ترا دوست می دارد مثل آنکه تو او را برای خداوند دوست می داری.

- وعنه قال: قال رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « مَنْ عَادَ مَريضاً أَوْ زَار أَخاً لَهُ في اللَّه، نَادَاهُ مُنَاد: بِأَنْ طِبْت، وطَابَ ممْشَاك، وَتَبَوَّأْتَ مِنَ الجنَّةِ  منْزِلاً » رواه الترمذي وقال: حديثٌ حسن. وفي بعض النسخ غريب.

- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: آنکه مريضی را عيادت کند، يا برادری از برادرانش را برای خدا ديدار نمايد، مناديی از ملائکه اعلان می کند، که خوش بحالت و نيکو است رفتنت و چه جايگاه زيبايی را که در بهشت برای خود مهيا نمودی.

- وعن أبي  موسى الأَشعَرِيِّ رضيَ اللَّهُ عنه أَن النَّبِيَّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: « إِنَّما مثَلُ الجلِيس الصَّالِـحِ وَجَلِيسِ السُّوء. كَحَامِلِ المِسْك، وَنَافِخِ الْكِير، فَحامِلُ المِسْك، إِمَّا أَنْ يُحْذِيَك، وَإِمَّا أَنْ تَبْتَاعَ مِنْهُ وَإِمَّا أَنْ تَجِدَ مِنْهُ ريحاً طيِّبةً . ونَافخُ الكيرِ إِمَّا أَن يحْرِقَ ثيابَكَ وإمَّا أنْ تجِدَ مِنْهُ ريحاً مُنْتِنَةً » متفقٌ عليه.

- از ابو موسی اشعری رضی الله عنه روايت است که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: مثال همنشين صالح و همنشين بد، مانند دارندهء مشک و دمندهء دمهء آهنگر است که دارندهء مشک يا برايت مشک می دهد، و يا از وی خريداری می کنی و يا از او بوی خوش را می يابی، و دمندهء دمهء آهنگر يا لباست را می سوزاند و يا از او بوی بد به مشامت می رسد.

- وعن أبي  هريرة رضي اللَّه عنه، عن النبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: « تُنْكَحُ المَرْأَةُ لأَرْبع: لِمالِهَا، وَلِحَسَبِهَا، وَلِجَمَالِهَا، ولِدِينِهَا، فَاظْفَرْ بِذَاتِ الدِّينِ تَرِبَتْ يَدَاك » متفقٌ عليه.

- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که:

پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: زن برای چهار چيز به نکاح گرفته می شود: مالش، حسب و نسبش، زيبائيش و دينش. و تو برای بدست آوردن زن ديندار اقدام کن، دستهايت خاک آلوده شو (شاد و خرم زندگی کن).

- وعنْ ابن عباسٍ رضي اللَّه عنهما قال: قال النبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم لِجِبْرِيل: « مَا يمْنَعُكَ أَنْ تَزُورَنَا أَكْثَرَ مِمَّا تَزُورنَا؟ » فَنَزَلَت:  { ومَا نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَما خَلْفَنَا وما بَيْنَ ذلِكَ }  رواه البخاري.

- از ابن عباس رضی الله عنهما روايت است که:

پيامبر صلی الله عليه وسلم به جبرئيل عليه السلام فرمود: چه چيز ترا باز می دارد از اينکه ما را بيشتر ملاقات کنی؟ پس نازل شد: "ما رسولان و فرشتگان جز به امر خدای تو نازل نمی شويم، او راست آنچه پيشرو و پشت سر ماست، و آنچه در ميان آنست". مريم: 64

- وعنْ أبي  سعيدٍ الخُدْرِيِّ رضي اللَّه عنه، عن النبيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: « لا تُصَاحبْ إِلاَّ مُؤْمِنا، ولا يَأْكُلْ طعَامَكَ إِلاَّ تَقِيٌّ ». رواه أبو داود، والترمذي بإِسْنَادٍ لا بأْس بِه.

- از ابو سعيد الخدری رضی الله عنه از پيامبر صلی الله عليه وسلم روايت شده که فرمود: همصحبتی جز با مسلمان مکن و طعامت را کسی جز پرهيزگار نخورد.

- وعن أبي  هريرة رضي اللَّه عنه أَن النبيَّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: « الرَّجُلُ عَلَى دِينِ خَلِيلِه، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكمْ مَنْ يُخَالِلُ ». رواه أبو داود. والترمذي بإِسنادٍ صحيح، وقال الترمذي: حديثٌ حسن.

- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که:

پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: هر شخص بر دين دوستش است، پس بنگرد هر کدام تان که با چه کسی دوستی می کند.

- وعن أبي  موسى الأَشْعَرِيِّ رضي اللَّهُ عنه أَن النَّبِيَّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: « المَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ » . متفق عليه

وفي رواية قال قيل للنبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم الرجل يحب القوم وَلَمْا يلحق بهم؟ قال: « المرء مع من أحب » .

- از ابو موسی اشعری رضی الله عنه از پيامبر صلی الله عليه وسلم روايت است که فرمود:

شخص همراه با کسی است که دوستش می دارد.

و در روايتی آمده که گفت: برای پيامبر صلی الله عليه وسلم گفته شد: مرد گروهی اهل اصلاح را دوست می دارد، وهنوز به آنها نپيوسته است!

فرمود: شخص همراه با کسی است که دوستش می دارد.

- وعن أَنس رضي اللَّه عنه أَن أَعرابياً قال لرسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: مَتَى السَّاعَة؟ قال رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « مَا أَعْدَدْتَ لَهَا؟ » قال: حُب اللَّهِ ورسولِهِ قال: « أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ ». متفقٌ عليه، وهذا لفظ مسلمٍ.

وفي روايةٍ لهما: مَا أَعْدَدْتُ لَهَا مِنْ كَثِيرِ صَوْم، وَلا صَلاةٍ ، وَلا صَدَقَةٍ ، وَلَكِنِّي أُحِبُّ اللَّه وَرَسُولَه.

- از انس رضی الله عنه روايت است که:

باديه نشينی برای رسول الله صلی الله عليه وسلم  گفت: قيامت چه وقت است؟

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: چه برای آن مهيا کردی؟

گفت: دوستی خدا و رسول او را.

فرمود: تو با کسی همراه هستی که او را دوست می داری.

و در روايتی از شيخان آمده که آن مرد گفت: من روزه و نماز و صدقهء زيادی را برای آن مهيا نکرده ام، ولی خدا و رسول او را دوست می دارم.

- وعن ابنِ مسعودٍ رضي اللَّه عنه قال: جاءَ رَجُلٌ إِلى رسولِ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فقال: يا رسول اللَّه كَيْفَ تَقُولُ في رَجُلٍ أَحبَّ قَوْماً وَلَمْ يلْحَقْ بِهِم؟ فقال رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « المَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ » متفقٌ عليه.

-  از ابن مسعود رضی الله روايت است که گفت:

مردی خدمت رسول الله صلی الله عليه وسلم  آمده و گفت: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم  در مورد کسی که قومی را دوست می دارد، ولی هنوز به آنها نپيوسته چه می گويی؟

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: انسان همراه با کسی است که دوستش می دارد.

- وعن أبي  هُريرة رضي اللَّه عنه عن النبيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: « النَّاسُ معَادِنُ كَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ ، خِيَارُهُمْ في الجَاهِلِيَّةِ خِيارُهُمْ في الإِسْلامِ إِذَا فَقهُوا. وَالأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجنَّدَةٌ، فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ، وَمَا تَنَاكَرَ مِنْهَا، اخْتَلَفَ » رواه مسلم.

- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که:پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: مردم معادنی هستند مانند معدن های طلا ونقره، برترشان در جاهليت برترشان در اسلام است، البته هرگاه دانشمند شوند. و ارواح مانند لشکرهای گرد آمده ايست، آنچه از آنها با هم شناخت حاصل نمايد، با هم الفت می گيرد و آنچه از آنها با هم شناخت حاصل نکند، با هم اختلاف می کند.

ش: مراد از جنود مجنده، انواع مختلف است. و مراد به تعارف و تناکر نزديکی و دوری در صفات است، زيرا هرگاه صفات و خصوصيات شخصی با انسان مخالف جلوه کند، از او بد می برد و مجهول و نديده بواسطهء ناشناسی زشت پنداشته می شود، و اين حديث از جملهء تشبيه مجازی است، زيرا منکر وناشناخته را به مجهول تشبيه نموده و مناسب را به معلوم و آشکار. حديث اشاره می کند که هرگاه در وجود خويش نفرتی نسبت به انسان فاضل و صالح احساس کرد، لازم است از سبب آن کاوش و در ازالهء آن بکوشد، تا از حالت مذکور نجات يابد.

- وعن أُسيْرِ بْنِ عَمْرٍو ويُقال: ابْنُ جابِر وهو « بضم الهمزةِ وفتح السين المهملة» قال: كَانَ عُمَرُ بْنُ الخَطَّابِ رضي اللَّه عنه إِذا أَتَى عَلَيْهِ أَمْدادُ أَهْلِ الْيمنِ سأَلَهُم: أَفيُّكُمْ أُوَيْسُ بْنُ عَامِر؟ حتَّى أَتَى عَلَى أُوَيْسٍ رضي اللَّه عنه، فقال له: أَنْتَ أُويْس بْنُ عامِر؟ قال: نَعَم، قال: مِنْ مُرَادٍ ثُمَّ مِنْ قَرَن؟ قال: نعَم، قال: فكَانَ بِكَ بَرَص، فَبَرَأْتَ مِنْهُ إِلاَّ مَوْضعَ دِرْهَم؟ قال: نَعَم. قال: لَكَ والِدَة؟ قال: نَعَم.

قال سَمِعْتُ رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يقول: « يَأْتِي علَيْكُمْ أُوَيْسُ بْنُ عَامِرٍ مع أَمْدَادِ أَهْلِ الْيَمَنِ مِنْ مُرَاد، ثُمَّ مِنْ قَرَنٍ كَانَ بِهِ برص، فَبَرَأَ مِنْهُ إِلاَّ مَوْضعَ دِرْهَم، لَهُ وَالِدَةٌ هُو بِها برٌّ لَوْ أَقْسمَ على اللَّه لأَبَرَّه، فَإِن اسْتَطَعْتَ أَنْ يَسْتَغْفِرَ لَكَ فَافْعَلْ » فَاسْتَغْفِرْ لي فَاسْتَغْفَرَ لَهُ.

فقال له عُمَر: أَيْنَ تُرِيد؟ قال: الْكُوفَةَ ، قال: أَلا أَكْتُبُ لَكَ إِلى عَامِلهَا؟ قال: أَكُونُ في غَبْراءِ النَّاسِ أَحبُّ إِلَي.

فَلَمَّا كَانَ مِنَ العَامِ المُقْبِلِ حَجَّ رَجُلٌ مِنْ أشْرَافِهِم، فَوافَقَ عُمَر، فَسَألَهُ عَنْ أُوَيْس، فَقال: تَرَكْتُهُ رَثَّ البَيْتِ قَليلَ المَتَاع، قال: سَمِعْتُ رَسُول الله - صلى الله عليه وسلم - ، يقول: « يَأتِي عَلَيْكُمْ أُوَيْسُ بْنُ عَامِرٍ مَعَ أمْدَادٍ مِنْ أهْلِ اليَمَنِ مِنْ مُرَاد، ثُمَّ مِنْ قَرَن، كَانَ بِهِ بَرَصٌ فَبَرَأَ مِنْهُ إلاَّ مَوضِعَ دِرْهَم، لَهُ وَالِدَةٌ هُوَ بِهَا بَرٌّ لَوْ أقْسَمَ عَلَى اللهِ لأَبَرَّه، فَإنِ اسْتَطْعتَ أنْ يَسْتَغْفِرَ لَك، فَافْعَلْ» فَأتَى أُوَيْسا، فَقال: اسْتَغْفِرْ لِي. قال: أنْتَ أحْدَثُ عَهْداً بسَفَرٍ صَالِح، فَاسْتَغْفِرْ لي. قال: لَقِيتَ عُمَر؟ قال: نَعَم، فاسْتَغْفَرَ لَه، فَفَطِنَ لَهُ النَّاس، فَانْطَلَقَ عَلَى وَجْهِه. رواه مسلم.
وفي رواية لمسلم أيضاً عن أُسَيْر بن جابر - رضي الله عنه - : أنَّ أهْلَ الكُوفَةِ وَفَدُوا عَلَى عُمَرَ - رضي الله عنه - ، وَفِيهمْ رَجُلٌ مِمَّنْ كَانَ يَسْخَرُ بِأُوَيْس، فَقَالَ عُمَر: هَلْ هاهُنَا أَحَدٌ مِنَ القَرَنِيِّين؟ فَجَاءَ ذلِكَ الرَّجُل، فَقَالَ عمر: إنَّ رَسُول الله - صلى الله عليه وسلم - قَدْ قال: « إنَّ رَجُلاً يَأتِيكُمْ مِنَ اليَمَنِ يُقَالُ لَه: أُوَيْس، لاَ يَدَعُ باليَمَنِ غَيْرَ أُمٍّ لَه، قَدْ كَانَ بِهِ بَيَاضٌ فَدَعَا الله تَعَالَى ، فَأذْهَبَهُ إلاَّ مَوضِعَ الدِّينَارِ أَو الدِّرْهَم، فَمَنْ لَقِيَهُ مِنْكُم، فَلْيَسْتَغْفِرْ لَكُمْ»

وفي رواية لَه: عن عمر - رضي الله عنه - ، قال: إنِّي سَمِعْتُ رَسُول الله صلى الله عليه وسلم، يقول:« إنَّ خَيْرَ التَّابِعِينَ رَجُلٌ يُقَالُ لَه: أُوَيْس، وَلَهُ وَالِدَةٌ وَكَانَ بِهِ بَيَاض، فَمُرُوه، فَلْيَسْتَغْفِرْ لَكُمْ».

- از اسير بن عمرو که ابن جابر هم گفته می شد، روايت شده که گفت:

چون کمکهای مردم يمن به عمر رضی الله عنه می رسيد از آنها می پرسيد که آيا اويس بن عامر رضی الله عنه در ميان شما وجود دارد؟ تا اينکه خود نزد اويس رضی الله عنه آمده و به او گفت که تو اويس بن عامری؟

گفت: بلی.

گفت: از قبيلهء مراد و بطن قرن؟

گفت: بلی.

گفت: در تو پيسی وجود داشت از آن شفا يافتی، مگر جای يک درهم؟

گفت: بلی.

گفت: مادر داری؟

گفت: بلی.

گفت: از رسول الله صلی الله عليه وسلم  شنيدم که می فرمود: اويس بن عامر از قبيلهء مراد و شاخهء قرن با افراد کمکی يمن نزد شما می آيد، در وجود او پيسی بود و از آن شفا يافت، مگر جای يک درهم. او را مادريست که او در خدمتش مبالغه می کند، اگر به خدا قسم خورد، او را صادق می گرداند. اگر توانستی که برايت استغفار کند، اين کار را بکن، پس برايم استغفار کن، او برايش استغفار کرد. عمر رضی الله عنه به او گفت: کجا می روی؟

گفت: به کوفه.

گفت: آيا برايت به والی آن نامه ننويسم؟

گفت: اگر در ميان مردم گمنام باشم بمن بهتر است. چون سال آينده موسم حج فرا رسيد، مردی از اشراف شان به حج آمده با عمر رضی الله عنه روبرو شد. عمر رضی الله عنه راجع به اويس از او پرسيد. او گفت: او را کم مايه و با خانهء محقر و وسائلی کهنه در آنجا گذاشتم.

عمر رضی الله عنه گفت: از رسول الله صلی الله عليه وسلم  شنيدم که می فرمود: اويس بن عامر با کمکهای مردم يمن که از قبيلهء مراد و شاخهء قرن است بر شما وارد می شود، در وجودش پيسی بود و از آن شفا يافت، بجز جای يک درهم، و مادری دارد که در خدمت او نهايت درجه مبالغه می کند، اگر به خدا قسم خورد او را حتماً صادق می گرداند. اگر توانستی که برايت آمرزش طلبد، اين کار را بکن. آن مرد نزد اويس رضی الله عنه آمده گفت: برايم استغفار کن.

اويس رضی الله عنه گفت: تو تازه از سفر نيکی آمده ای، تو برايم آمرزش بطلب. به من گفت: آيا عمر رضی الله عنه را ديدی؟

گفت: بلی و به او آمرزش طلبيد و مردم از حال او با خبر شدند و او از آن منطقه رفت.و در روايتی از مسلم از اسيربن جابر آمده که: هيئتی از مردم کوفه نزد حضرت عمر رضی الله عنه آمدند و در ميان شان مردی بود که اويس رضی الله عنه را تمسخر می نمود. عمر رضی الله عنه گفت: آيا اينجا کدام کسی از قرنی ها وجود دارد؟

آن مرد آمد، عمر رضی الله عنه گفت: رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: مردی از يمن نزد شما می آيد که اويس نام دارد و بجز يک مادر کسی از وی در يمن نمی ماند. در وجودش پيسی بود که بدربار خداوند دعا نمود ومرضش را شفا داد، بجز موضع يک دينار يا يک درهم و آنکه از شما وی را ملاقات کند بايست برايتان او آمرزش طلبد.

و در روايتی از مسلم رحمه الله از حضرت عمر رضی الله عنه روايت شده که گفت: من از رسول الله صلی الله عليه وسلم  شنيدم که می فرمود: بهترين تابعين مرديست، اويس نام که مادری دارد و در تن او پيسی وجود دارد و او را حتماً بگوئيد که برای تان آمرزش طلبد.

- وعن عمرَ بنِ الخطاب رضي اللَّه عنه قال: اسْتَأْذَنْتُ النَّبِيَّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم في العُمْرَةِ ، فَأَذِنَ لي، وقال: « لا تَنْسَنَا يا أَخَيَّ مِنْ دُعَائِكَ » فقال كَلِمَةً مَا يسُرُّني أَنَّ لي بِهَا الـدُّنْيَا.

وفي روايةٍ قال: « أَشْرِكْنَا يَا أخَيَّ في دُعَائِكَ » .

حديثٌ صحيحٌ رواه أَبو داود، والترمذي وقال: حديثٌ حسنٌ صحيحٌ  .  

- ازعمر رضی الله عنه روايت شده که گفت:

از پيامبر صلی الله عليه وسلم برای ادای عمره اجازت خواستم، آنحضرت صلی الله عليه وسلم بمن اجازت داده و فرمود: برادرکم، ما را از دعايت فراموش مکن. کلمه ای گفت که شاد نمی شوم، اگر در برابر آن به من دنيا داده شود. و در روايتی آمده که گفت: برادرکم ما را در دعای خود شريک گردان.

 

وعن ابن عُمرَ رضي اللَّه عنهما قال: كَانَ النَّبِيُّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يَزُورُ قُبَاءَ رَاكِباً وَماشِياً، فَيُصلِّي فِيهِ رَكْعتَيْنِ متفقٌ عليه.

وفي روايةٍ : كان النَّبِيُّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يَأْتي مَسْجِدَ قُبَاءَ كُلَّ سبْتٍ رَاكِبًا وَمَاشِياً وكَانَ ابْنُ عُمَرَ يفعله.

 

از ابن عمر رضی الله عنهما روايت شده که گفت:

پيامبر صلی الله عليه وسلم پياده و سواره به قبا آمده و در آن دو رکعت نماز می گزارد.

و در روايتی آمده که پيامبر صلی الله عليه وسلم هر شنبه پياده و سواره به مسجد قباء تشريف می آورد، و ابن عمر رضی الله عنهما اين کار را انجام می داد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آپلود عکس" alt="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" title="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه
    سه شنبه 28 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" title="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان
    پنجشنبه 16 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" title="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!
    شنبه 17 مرداد 1394
    "" alt="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." title="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید...
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 1394
    نظرسنجی
    وبلاگ تا چه اندازه میتوانددر حال و اینده رضایت شما را جلب کند
    ندای وبلاگ

    ما با افتخار اعلام میکنیم

    که مدیران ونویسندگان این

    وبلاگ همیشه و با جان و دل

    وفادار و پایبند به تمام اصول و قوانین

    مذاهب اربعه و خصوصا مذهب والای شافعی

    میباشد.

    لذادست یاری به سوی تمام هم

    اندیشان دراز میکنیم تا در هر مطلب و

    مشکلی ما را از راهنمایی خودشان محروم

    نفرمایند.

    خواهشمندیم ما را فقط در دایره ی مذهب حضرت

    شافعی رضی الله عنه راهنمایی یا رفع اشکال نمایید.

    حتما بخوانید

    یک شخصی گفت:الله اکبر

    بعد گفت:لااله الاالله محمدرسول الله

    بعد گفت:سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم

    بعد گفت:لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

    این شخص70000نیکی را بدست آورد.

    این شخص خود شما هستید.

    مبارکتان باد.

    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 107
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 131
  • بازدید ماه : 250
  • بازدید سال : 473
  • بازدید کلی : 41,444
  • کدهای اختصاصی

    سنت

    سنت یعنی تبدیل عادت

    به عبادت

    آن هم فقط با داشتن

    قصد آن سنت

    مثلا:همه انگشتر دارند

    اما به قصد تبعیت

    از عمل پیامبر همان عادت شما

    تبدیل 

    به عبادت میشود.

    به همین سادگی.

    دومین سالگرد وبلاگ اهل سنت وجماعت دهگلان

    دو سال از ایجاد وبلاگ اهل سنت و جماعت دهگلان میگذرد.

    از تمامی دوستان خواهشمندیم که با نظرات خود ما را در راه پیشرفت بیشتر یاری کنند.