loading...
اهل سنت وجماعت دهگلان
12345 بازدید : 23 دوشنبه 29 مهر 1392 نظرات (0)

مجاهدت و تلاش

قا الله تعالی: { وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} العنكبوت: ٦٩

و قال تعالی: { وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ} الحجر: ٩٩

و قال تعالی: { وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً} المزمل: ٨

و قال تعالی: { فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ} الزلزلة: ٧

و قال تعالی: {وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَأَعْظَمَ أَجْراً} المزمل: ٢٠

و قال تعالی: {وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ} البقرة: ٢٧٣

والآيات في الباب كثيرة معلومة .

خداوند می فرمايد: آنانی که در راه ما جهاد کردند همانا آنها را به راههای هدايت مان رهنمونی می کنيم و هر آئينه خداوند با نيکو کاران است. عنکبوت: 69

و هم می فرمايد: پرستش و عبادت کن خدايت را تا مرگت فرا رسد. حجر: 99

و نيز می فرمايد: اسم پروردگارت را ياد نموده و برای عبادت او از هر جهت گسسته شده و به وی متوجه شو. مزمل: 8

 

و می فرمايد: هر کس باندازهء يک ذرهء کوچک عمل خير انجام دهد پاداشش را می يابد. زلزال: 7

و در جای ديگر می فرمايد: آنچه برای خويش پيش می فرستيد آن را در نزد خداوند می يابيد، آن بهتر است و اجر آن فزونتر. مزمل: 20

و نيز می فرمايد: آنچه از خير نفقه می کنيد همانا خداوند به آن دانا است. بقره: 273

و أما الاحاديث:

احاديثی که در اين مورد روايت شده بقرار ذيل است:

- فالأَول: عن أبي هريرة رضي اللَّه عنه. قال قال رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «إِنَّ اللَّه تعالى قال: منْ عادى لي وليًّاً. فقدْ آذنتهُ بالْحرْب. وما تقرَّبَ إِلَيَ عبْدِي بِشْيءٍ أَحبَّ إِلَيَ مِمَّا افْتَرَضْت عليْهِ: وما يَزالُ عبدي يتقرَّبُ إِلى بالنَّوافِل حَتَّى أُحِبَّه، فَإِذا أَحبَبْتُه كُنْتُ سمعهُ الَّذي يسْمعُ به، وبَصره الذي يُبصِرُ بِهِ، ويدَهُ التي يَبْطِش بِهَا، ورِجلَهُ التي يمْشِي بها، وَإِنْ سأَلنِي أَعْطيْتَه، ولَئِنِ اسْتَعَاذَنِي لأُعِيذَّنه» رواه البخاري.

- از ابو هريره رضی الله عنه روايت شده که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: خداوند می فرمايد: کسی که با دوستم دشمنی کند با او اعلان جنگ می کنم. از وسائلی که بنده ام به من تقرب و نزديکی می جويد، آنچه بر وی فرض کرده ام به من محبوب تر است. بنده ام هميشه بوسيلهء نوافل به من تقرب می جويد، تا اينکه او را دوست می دارم. چون وی را دوست داشتم من شنوائی اش می شوم که بدان می شنود، و بينائی اش که بدان می بيند، و دستی که بدان چنگ می زند، و پاييکه بدان می رود واگر از من چيزی بطلبد به وی می دهم و اگر به من پناه جويد، به وی پناه می دهم.

ش: حافظ بن حجر در فتح الباری 11/295 می گويد: اينها مثلهايست و معنايش اين است که خداوند برای بنده اش در اعمالی که بوسيلهء اين اعضاء انجام می دهد توفيق عنايت می کند، و او را به اعمال علاقمند می سازد، بنحوی که اعضای او را برايش حفظ نموده گوش او را از شنيدن لهو، چشمش را از ديدن منهيات، و دست او را از چنگ زدن به معاصی، و پای او را از دويدن بدنبال باطل باز ميدارد.

و هم گفته که مراد از اين تعبيرات سرعت اجابت دعاء و کامرانی در رسيدن به هدف است، زيرا تلاشهای انسان بوسيلهء اين اعضاء انجام می شود. (مترجم)

- الثاني: عن أَنس رضي اللَّه عنه عن النبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فيمَا يرْوِيهِ عنْ ربهِ عزَّ وجَلَّ قال: «إِذَا تقرب الْعبْدُ إِليَّ شِبْراً تَقرَّبْتُ إِلَيْهِ ذِراعاً، وإِذَا تقرَّب إِلَيَّ ذراعاً تقرَّبْتُ منه باعاً، وإِذا أَتانِي يَمْشِي أَتيْتُهُ هرْوَلَة» رواه البخاري.

- از انس رضی الله عنه از پيامبر صلی الله عليه وسلم از آنچه که از پروردگارش روايت می کرد، نقل می کند که فرمود:

هرگاه بنده ام يک وجب به من تقرب جويد، من يک گز به وی نزديک می گردم و چون يک گز به من تقرب جويد من يک باع (اندازهء کردن هر دو دست{به اصطلاح خود مانی بدخشان: قلاچ}) به وی نزديک می شوم و هرگاه به آهستگی سويم آيد، بطرف او می دوم.

ش: اين از باب تمثيل از هر دو طرف است و معنايش اين است که آنکه طاعتی انجام دهد هر چند کم باشد من با چندين برابر ثواب با او روبرو می شوم، و هر اندازه طاعتش فزونی يابد ثوابم فزونی می يابد و هر گاه او با تأنی به انجام طاعات بپردازد، ثوابم به سرعت او را در می يابد. فتح الباری 13/ 427 – 429. مترجم

- الثالث: عن ابن عباس رضي اللَّه عنه قال: قال رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «نِعْمتانِ مغبونٌ فيهما كثير من الناس: الصحة والفراغ» رواه مسلم.

- از ابن عباس رضی الله عنهما روايت است که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: دو نعمت است که بسياری مردم از آن استفادهء درست نمی نمايند،تندرستی و آسودگی از کار.

ش: مغبون فيهما: غبن خريداری به چند برابر قيمت يا فروش به کمتر از مثل است.

پيامبر صلی الله عليه وسلم مکلف را به تاجر، و صحت بدن و فراغ را به رأس المال تشبيه نموده اند. زيرا اين دو از اسباب فائده و مقدمات رسيدن به کاميابی بشمار می رود، پس آنکه ازين دو نعمت استفاده نموده و دستورات خدايش را عملی کند، سود می برد و آنکه سرمايه و رأس المال خويش را ضايع کند، وقتی پشيمان می شود که پشيمانی سودی ندارد. مترجم

- الرابع: عن عائشة رضي اللَّه عنها أَنَّ النَّبِيَّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم كَان يقُومُ مِنَ اللَّيْلِ حتَّى تتَفطَرَ قَدمَاهُ، فَقُلْتُ لَهُ، لِمْ تصنعُ هذا يا رسولَ اللَّهِ، وقدْ غفَرَ اللَّه لَكَ مَا تقدَّمَ مِنْ ذَنبِكَ وما تأخَّرَ؟ قال: «أَفَلاَ أُحِبُّ أَنْ أكُونَ عبْداً شكُوراً؟» متفقٌ عليه. هذا لفظ البخاري، ونحوه في الصحيحين من رواية المُغيرة بن شُعْبَةَ.

- از عايشه رضی الله عنها روايت است که:

آنحضرت صلی الله عليه وسلم شب زنده داری می کردند بحدی که پاهايشان متورم می شد. از اينرو بر ايشان گفتم: چرا يا رسول الله اين کار را می کنيد، در حاليکه خداوند گناه گذشته و آينده ات را بخشيده!

فرمود: آيا دوست نداشته باشم که بندهء شکر گزاری باشم؟

ش: منظور اين نيست  که پيامبران گناه می کنند، زيرا آنان از کبائر وگناهان صغيرهء که از رذائل است معصوم اند، بلکه عمل شان بعنوان وفائی در برابر عظمت خداوند است، زيرا توافر نعمت ها برای آنکه دارای مقامی رفيع است بيش از ديگران است و حقوق هم بر او برين منوال زياد است، و چون عجز لازم ميآيد غفران از اين سبب می باشد. (مترجم)

- الخامس: عن عائشة رضي اللَّه عنها أنها قالت: «كان رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم إذَا دَخَلَ الْعشْرُ أحيا اللَّيْلَ، وأيقظ أهْلهْ، وجدَّ وشَدَّ المِئْزَرَ» متفقٌ عليه.

- و هم از عايشه رضی الله عنها روايت می کند که:

چون دههء اخير رمضان فرا می رسيد رسول الله صلی الله عليه وسلم  شب زنده داری نموده و خانواده اش را بيدار می نمود و کوشش نموده و ازاربند خويش را محکم می نمود. يعنی از زنان دوری می گزيد.

- السادس: عن أبي هريرة رضي اللَّه عنه قال: قال رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «المُؤمِن الْقَوِيُّ خيرٌ وَأَحبُّ إِلى اللَّهِ مِنَ المُؤْمِنِ الضَّعِيفِ وفي كُلٍّ خيْرٌ. احْرِصْ عَلَى مَا ينْفَعُكَ، واسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَلاَ تَعْجَزْ. وإنْ أصابَك شيءٌ فلاَ تقلْ: لَوْ أَنِّي فَعلْتُ كانَ كَذَا وَكذَا، وَلَكِنْ قُلْ: قدَّرَ اللَّهُ، ومَا شَاءَ فَعَلَ، فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّيْطَان». رواه مسلم.

- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است  که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: در نزد خدا مؤمن قوی و نيرومند از مؤمن ضعيف بهتر و محبوب تر است، و در هر کدام شان خير وجود دارد. تلاش کن و حريص باش بدانچه برايت نفع می رساند، و از خداوند ياری خواسته و ناتوان مشو. هرگاه ترا چيزی برسد، مگو اگر من چنين می کردم چنين وچنان می شد، ولی بگو خدا مقدر ساخته بود و آنچه خداوند بخواهد انجام می دهد. زيرا کلمهء "اگر" دروازهء وسوسهء شيطان را باز می کند.

ش: گفته اند اگر در برابر معارضه با قدر باشد مطلقاً حرام است يا با اعتقاد به اينکه اگر آن مانع برداشته شد بر خلاف آنچه مقدر بود واقع می شد..

- السابع: عنه أَنَّ رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: «حُجِبتِ النَّارُ بِالشَّهَواتِ، وحُجِبتْ الْجَنَّةُ بَالمكَارِهِ» متفقٌ عليه.

وفي رواية لمسلم: «حُفَّت» بَدلَ «حُجِبتْ» وهو بمعناهُ: أيْ: بينهُ وبيْنَهَا هَذا الحجابُ، فإذا فعلَهُ دخَلها.

- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است  که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: دوزخ به شهوات و آرزوها و بهشت به سختی ها پوشانده شده است و در روايتی عوض حجبت، حفت آمده و معنای هر دو يکيست.

- الثامن: عن أبي عبد اللَّه حُذَيْفةَ بن اليمانِ، رضي اللَّهُ عنهما، قال: صَلَّيْتُ مع النَّبِيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم ذَاتَ ليَْلَةٍ، فَافَتَتَحَ الْبقرة، فقُلْت يرْكَعُ عِندَ المائة، ثُمَّ مضى، فَقُلْت يُصلِّي بِهَا في رَكْعةٍ، فَمَضَى.

فَقُلْت يَرْكَع بهَ، ثمَّ افْتتَح النِّسَاءَ، فَقَرأَهَا، ثمَّ افْتتح آلَ عِمْرانَ فَقَرَأَهَا، يَقْرُأُ مُتَرَسِّلاً إذَا مرَّ بِآيَةٍ فِيها تَسْبِيحٌ سَبَّحَ، وإِذَا مَرَّ بِسْؤالٍ سَأل، وإذَا مَرَّ بِتَعَوذٍ تَعَوَّذَ، ثم ركع فَجعل يقُول: «سُبحانَ رَبِّيَ الْعظِيمِ» فَكَانَ ركُوعُه نحْوا مِنْ قِيامِهِ ثُمَّ قَالَ: «سمِع اللَّهُ لِمن حمِدَه، ربَّنا لك الْحمدُ» ثُم قَام قِياماً طوِيلاً قَريباً مِمَّا ركَع، ثُمَّ سَجَدَ فَقالَ: «سبحان رَبِّيَ الأعلَى» فَكَانَ سُجُوده قَرِيباً مِنْ قِيامِهِ». رواه مسلم.

- از ابو عبد الله حذيفه بن اليمان رضی الله عنهما روايت است که گفت:

شبی با پيامبر صلی الله عليه وسلم نماز گزاردم، سورهء بقره را شروع کردند، گفتم بر سر صد آيه رکوع خواهند کرد، از آن گذشتند، گفتم آنرا در يک رکعت تمام می کنند، از آن گذشتند. گفتم: با اتمام آن رکوع می کنند، سورهء نساء را شروع نموده خواند، باز سورهء آل عمران را شروع نموده آنرا خواندند که در همه تجويد را رعايت می کردند، چون به آيهء تسبيح می رسيدند، تسبيح می گفتند و چون به سؤالی می رسيدند سؤال می کردند و چون به پناه جستن می رسيدند، پناه می جستند، سپس رکوع نموده گفتند: «سُبحانَ رَبِّيَ الْعظِيمِ» رکوع شان مانند قيام شان طولانی بود. سپس گفتند: «سمِع اللَّهُ لِمن حمِدَه، ربَّنا لك الْحمدُ». سپس به قومه ايستادند که قومهء شان هم مانند رکوع شان طولانی بود، سپس سجده نموده گفتند: «سبحان رَبِّيَ الأعلَى»، سجده شان مانند قيام شان طولانی بود.

- التاسع: عن ابن مسعودٍ رَضِيَ اللَّهُ عنه قال: صلَّيْت مع النَبِيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم لَيلَةً، فَأَطَالَ الْقِيامَ حتَّى هممْتُ أَنْ أجْلِسَ وَأدعَهُ. متفقٌ عليه.

- از ابن مسعود رضی الله عنه روايت است که گفت:

شبی با پيامبر صلی الله عليه وسلم نماز گزاردم. ايشان قيام را به اندازهء طولانی نمودند که قصد بدی کردم.

گفته شد: چه قصد کردی؟

گفت: قصد کردم که بنشينم و ايشان را تنها گذارم.

ش: مصنف کتاب در اين باره گويد: که ادب چنين اقتضا می کند که با ائمه و بزرگان دين، در گفتار و اعمال شان تا زمانی که حرام نباشد، مخالفت صورت نپذيرد.

و اتفاق علماء بر اين است که چون گزاردن نماز واجب و يا مستحبی با پيشنماز بسختی تمام انجام گردد و از آن ناتوان شود و عاجز ماند قعود مجاز بوده و می تواند نشسته اقتداء اش را به امام ادامه دهد. اما اينکه ابن مسعود رضی الله عنه ننشست بعلت رعايت ادب در برابر پيامبر خدا صلی الله عليه وسلم بوده است.

- العاشر: عن أنس رضي اللَّه عنه عن رسولِ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: «يتْبعُ الميْتَ ثلاثَةٌ: أهلُهُ ومالُه وعمَلُه، فيرْجِع اثنانِ ويبْقَى واحِدٌ: يرجعُ أهلُهُ ومالُهُ، ويبقَى عملُهُ» متفقٌ عليه.

- از انس رضی الله عنه روايت است که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: سه چيز بدنبال مرده می رود، دو چيز بعداً باز می گردد و يک چيز با او می ماند. خانواده و مالش باز می گردند، و عملش با او می ماند.

- الحادي عشر: عن ابن مسعودٍ رضيَ اللَّهُ عنه قال: قال النبيُّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «الجنة أقَربُ إلى أَحدِكُم مِنْ شِراكِ نَعْلِهِ والنَّارُ مِثْلُ ذلِكَ» رواه البخاري.

- از ابن مسعود رضی الله عنه روايت است که:

پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: بهشت از بند کفش به شما نزديکتر است و دوزخ نيز همچنان.

ش: ابن جوزی می فرمايد: معنی حديث اينست که بدست آوردم جنت آسان بوده و آن فقط با تصحيح نيت و بجا آوردن عبادات ميسر آيد، چنانچه در موافقت از هوی و معصيت بسوی آتش نزديک حاصل آيد.

شيخ سعد کازونی د رکتاب شرح المشارق می گويد: آنکه کافر است، اراده ای قرب جنت می نمايد و اسلام را می پذيرد و آنکه بر عکس عمل می دارد، قرب آتش نصيبش گردد.

- الثاني عشر: عن أبي فِراس رَبِيعةَ بنِ كَعْبٍ الأسْلَمِيِّ خادِم رسولِ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، ومِنْ أَهْلِ الصُّفَّةِ رضي اللَّهُ عنه قال: كُنْتُ أبيتُ مع رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، فآتِيهِ بِوَضوئِهِ، وحاجتِهِ فقال: «سلْني» فقُلْت: أسْألُكَ مُرافَقَتَكَ في الجنَّةِ. فقالَ: «أوَ غَيْرَ ذلِك؟» قُلْت: أسْألُكَ مُرافَقَتَكَ في الجنَّةِ. فقالَ: «أوَ غَيْرَ ذلِك؟» قُلْت: هو ذَاك. قال: «فأَعِنِّي على نَفْسِكَ بِكَثْرةِ السجُودِ» رواه مسلم.

- از ابی فراس ربيعه بن کعب اسلمی رضی الله عنه، خادم رسول الله صلی الله عليه وسلم  که از اصحاب صفه بود، روايت است که گفت:

من شبها را با پيامبر صلی الله عليه وسلم می گذراندم، آب وضوء بر ايشان مهيا می کردم و نيازهای شان را بر طرف می ساختم.

به من گفتند: از من چيزی بخواه.

گفتم: می خواهم که همراهت در بهشت باشم.

فرمودند: آيا غير از اين هم درخواستی داری؟

گفتم: همانست که گفتم.

فرمود: هان مرا با کثرت سجود بر خويشتن ياری ده.

- الثالث عشر: عن أبي عبد اللَّه ويُقَالُ: أبُو عبْدِ الرَّحمنِ ثَوْبانَ موْلى رسولِ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: سمِعْتُ رسولَ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يقول: عليكَ بِكَثْرةِ السُّجُودِ، فإِنَّك لَنْ تَسْجُد للَّهِ سجْدةً إلاَّ رفَعكَ اللَّهُ بِهَا درجةً، وحطَّ عنْكَ بِهَا خَطِيئَةً» رواه مسلم.

- از ابو عبد الله يا ابو عبد الرحمان ثوبان، آزاد شدهء رسول الله صلی الله عليه وسلم  روايت شده گفت:

از پيامبر صلی الله عليه وسلم شنيدم که می فرمود: زياد سجده کن، زيرا هرگز برای خدا سجدهء بجا نمی آوری مگر اينکه خداوند ترا بدان درجهء بالا می برد و در برابر آن، گناهی از ترا کم می سازد.

- الرابع عشر: عن أبي صَفْوانَ عبدِ اللَّه  بن بُسْرٍ الأسلَمِيِّ، رضي اللَّه عنه، قال: قال رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «خَيْرُ النَّاسِ مَن طالَ عمُرُه وَحَسُنَ عملُه» رواه الترمذي، وقال حديثٌ حسنٌ.

-  از ابو صفوان عبد الله بن بسر الاسلمی رضی الله عنه روايت است که:

رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمود: بهترين مردم کسی است که عمرش دراز و عملش نيکو باشد.

- الخامس عشر: عن أنسٍ رضي اللَّه عنه، قال: غَاب عمِّي أَنَسُ بنُ النَّضْرِ رضي اللَّهُ عنه، عن قِتالِ بدرٍ، فقال: يا رسولَ اللَّه غِبْت عن أوَّلِ قِتالٍ قَاتلْتَ المُشرِكِينَ، لَئِنِ اللَّهُ أشْهَدَنِي قتالَ المشركين لَيُرِيَنَّ اللَّهُ ما أصنعُ، فلما كانَ يومُ أُحدٍ انْكشَفَ المُسْلِمُون فقال: اللَّهُمَّ أعْتَذِرُ إليْكَ مِمَّا صنَع هَؤُلاءِ  يَعْني أصْحَابَه وأبرأُ إلَيْكَ مِمَّا صنعَ هَؤُلاَءِ  يعني المُشْرِكِينَ  ثُمَّ تَقَدَّمَ فَاسْتَقْبَلَهُ سعْدُ بْنُ مُعاذٍ، فَقالَ: يا سعْدُ بْنَ معُاذٍ الْجنَّةُ ورَبِّ الكعْبةِ، إِنِى أجِدُ رِيحَهَا مِنْ دُونِ أُحُدٍ. قال سعْدٌ: فَمَا اسْتَطعْتُ يا رسول اللَّه ماصنَعَ، قَالَ أنسٌ: فَوجدْنَا بِهِ بِضْعاً وثمانِينَ ضَرْبةً بِالسَّيفِ، أوْ طَعْنَةً بِرُمْحٍ، أو رمْيةً بِسهْمٍ، ووجدْناهُ قَد قُتِلَ وَمثَّلَ بِهِ المُشرِكُونَ فَما عرفَهُ أَحدٌ إِلاَّ أُخْتُهُ بِبنَانِهِ. قال أنسٌ: كُنَّا نَرى أوْ نَظُنُّ أنَّ هَذِهِ الآيَة نزلَتْ فيهِ وَفِي أشْباهِهِ: [مِنَ المُؤْمِنِينَ رِجالٌ صدقُوا ما عَاهَدُوا اللَّه علَيهِ] [الأحزاب: 23] إلى آخرها. متفقٌ عليه.

-  از انس رضی الله عنه روايت است که گفت:

عمويم انس بن نضر رضی الله عنه از جنگ بدر غايب بود گفت: يا رسول الله، من از اولين جنگی که با مشرکين نموديد غائب بودم، اگر خداوند مرا به جنگ مشرکين حاضر سازد، خواهد ديد که چه می کنم؟

چون روز احد فرا رسيد مسلمانها عقب نشينی کردند، وی گفت: خدايا از آنچه اينان کردند (صحابه) نزد تو پوزش می خواهم و از آنچه اينان کردند (مشرکين) بيزاری می جويم.

سپس پيش رفت، سعد بن معاذ وی را استقبال نمود به او گفت: ای سعد بن معاذ بسوی جنت بشتاب به خدای کعبه سوگند که من بوی آن را از ورای احد در مي يابم.

سعد بن معاذ گفت: يا رسول الله، من نتوانستم آنچه او انجام داد انجام دهم.

انس رضی الله عنه گفت: در بدن او هشتاد و اندی زخم از اثر شمشير و نيزه و تير يافتيم و او را در حالی کشته يافتيم که مشرکين او را مثله کرده بودند، هيچکس او را نشناخت، مگر خواهرش که وی را به گوشه های انگشتانش شناخت.

انس گفت: معتقد بوديم، يا گمان می کرديم که اين آيه در بارهء او و امثالش نازل شده که: [مِنَ المُؤْمِنِينَ رِجالٌ صدقُوا ما عَاهَدُوا اللَّه علَيهِ] تا آخرش.

- السادس عشر: عن أبي مسعود عُقْبَةَ بن عمروٍ الأنصاريِّ البدريِّ رضي اللَّهُ عنه قال: لمَّا نَزَلَتْ آيةُ الصَّدقَةِ كُنَّا نُحَامِلُ عَلَى ظُهُورِنا. فَجَاءَ رَجُلٌ فَتَصَدَّقَ بِشَيْءٍ كَثِيرٍ فَقَالُوا: مُراءٍ، وجاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَتَصَدَّقَ بِصَاعٍ فقالُوا: إنَّ اللَّه لَغَنِيٌّ عَنْ صاعِ هَذَا، فَنَزَلَتْ {الَّذِينَ يَلْمِزُونَ المُطَّوِّعِينَ مِنَ المُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إلاَّ جُهْدَهُمْ}  [التوبة 79] الآية. متفقٌ عليه.

-  از ابو مسعود عقبه بن عمرو الانصاری رضی الله عنه روايت است که گفت:

چون آيهء صدقه نازل شد، ما بر شانه های مان بار می کشيديم و آنرا صدقه می داديم. ناگهان مردی آمده مال زيادی را صدقه داد، گفتند: اين شخص رياکار است و ديگری آمده پيمانهء را صدقه داد، مردم گفتند: خداوند از پيمانهء اين مرد بی نياز است، نازل شد: {الَّذِينَ يَلْمِزُونَ المُطَّوِّعِينَ مِنَ المُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إلاَّ جُهْدَهُمْ}  .توبه: 79

- السابَع عشر: عن سعيدِ بنِ عبدِ العزيزِ، عن رَبيعةَ بنِ يزيدَ، عن أَبِي إدريس الخَوْلاَنيِّ، عن أَبِي ذَرٍّ جُنْدُبِ بنِ جُنَادَةَ، رضي اللَّهُ عنه، عن النَّبِيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فيما يَرْوِى عَنِ اللَّهِ تباركَ وتعالى أنه قال: «يا عِبَادِي إِنِّي حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِي وَجَعَلْتُهُ بَيْنَكُمْ مُحَرَّماً فَلاَ تَظالمُوا، يَا عِبَادِي كُلُّكُم ضَالٌّ إِلاَّ مَنْ هَدَيْتُهُ، فَاسْتَهْدُوني أهْدكُمْ، يَا عِبَادي كُلُّكُمْ جائعٌ إِلاَّ منْ أطعمتُه، فاسْتطْعموني أطعمْكم، يا عبادي كلكم عَارٍ إلاَّ مِنْ كَسَوْتُهُ فَاسْتَكْسُوني أكْسُكُمْ، يَا عِبَادِي إنَّكُمْ تُخْطِئُونَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَأَنَا أغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً، فَاسْتَغْفِرُوني أغْفِرْ لَكُمْ، يَا عِبَادِي إِنَّكُمْ لَنْ تَبْلُغُوا ضُرِّي فَتَضُرُّوني، وَلَنْ تَبْلُغُوا نَفْعِي فَتَنْفَعُوني، يَا عِبَادِي لَوْ أَنَّ أوَّلَكُمْ وآخِركُمْ، وَإنْسَكُمْ وَجِنَّكُمْ كَانُوا عَلَى أتقَى قلبِ رجلٍ واحدٍ منكم ما زادَ ذلكَ فِي مُلكي شيئاً، يا عِبَادِي لو أَنَّ أوَّلكم وآخرَكُم وإنسَكُم وجنكُمْ كَانوا عَلَى أفْجَرِ قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْكُمْ مَا نَقَصَ ذَلِكَ مِنْ مُلْكِي شَيْئاً، يَا عِبَادِي لَوْ أَنَّ أَوَّلَكُمْ وَآخِركُمْ وَإنْسَكُمْ وَجِنَّكُمْ، قَامُوا فِي صَعيدٍ وَاحدٍ، فَسألُوني فَأعْطَيْتُ كُلَّ إنْسانٍ مَسْألَتَهُ، مَا نَقَصَ ذَلِكَ مِمَّا عِنْدِي إِلاَّ كَمَا َيَنْقُصُ المِخْيَطُ إِذَا أُدْخِلَ البَحْرَ، يَا عِبَادِي إنَّما هِيَ أعْمَالُكُمْ أُحْصِيهَا لَكُمْ، ثُمَّ أوَفِّيكُمْ إيَّاهَا، فَمَنْ وَجَدَ خَيْراً فَلْيَحْمِدِ اللَّه، وَمَنْ وَجَدَ غَيْرَ ذَلِكَ فَلاَ يَلُومَنَّ إلاَّ نَفْسَهُ». قَالَ سعيدٌ: كان أبو إدريس إذا حدَّثَ بهذا الحديث جَثَا عَلَى رُكبتيه. رواه مسلم. وروينا عن الإمام أحمد بن حنبل رحمه اللَّه قال: ليس لأهل الشام حديث أشرف من هذا الحديث.

- از سعيد بن عبد العزيز از ربيعه بن يزيد از ابو ادريس خولانی رضی الله عنه از پيامبر صلی الله عليه وسلم از آنچه از پروردگارش نقل می کند، مروی است که خداوند تعالی فرمود: ای بندگانم من ظلم و ستم را بر خويش حرام کردم، آنرا نيز در ميان شما حرام ساختم، پس به يکديگر ظلم و ستم نکنيد. ای بندگانم همهء شما گمراهيد جز آنکه را که هدايت کرده ام، پس از من هدايت طلبيد تا شما را هدايت و رهنمونی کنم! ای بندگانم همهء شما گرسنه ايد، مگر آنکه را که من طعام دهم، پس از من بخواهيد تا شما را طعام دهم! ای بندگانم همهء شما برهنگانيد، مگر کسی را که من بپوشانم، از من بخواهيد تا شما را بپوشانم! ای بندگانم شما شب و روز خطا می کنيد و من همهء گناهان را می آمرزم، از من آمرزش طلبيد تا شما را بيامرزم! ای بندگانم شما به من قدرت ضرر رساندن نداريد تا به من ضرر برسانيد و هم شما قدرت نفع رساندن به من را نداريد تا به من نفع رسانيد! ای بندگانم اگر اول و آخر و انس و جن شما بر پرهيزگارترين قلب يک مرد شما باشد، اين امر به ملک من چيزی نمی افزايد! و اگر اول و آخر و انس و جن شما بر عاصی ترين قلب يک مرد شما باشد، اين امر به ملک من چيزی نقصان نمی آورد! ای بندگانم، اگر اول و آخر و انس و جن شما بر يک جای بايستند و از من درخواست کنند به هر فرد خواسته اش را بدهم از آنچه در نزد من است، بجز اندازه ای که يک سوزن اگر در دريا فرو شود، کم نمايد، کم نمی کند! ای بندگانم، همانا اين اعمال شما است که آنرا بر می شمارم و شما را به نتائج آن می رسانم، پس کسی که خيری يافت بايد حمد و ثنای حق تعالی را گويد و اگر کسی غير از اين را يافت، بايد جز خويش کسی را ملامت نکند!


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آپلود عکس" alt="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" title="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه
    سه شنبه 28 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" title="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان
    پنجشنبه 16 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" title="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!
    شنبه 17 مرداد 1394
    "" alt="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." title="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید...
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 1394
    نظرسنجی
    وبلاگ تا چه اندازه میتوانددر حال و اینده رضایت شما را جلب کند
    ندای وبلاگ

    ما با افتخار اعلام میکنیم

    که مدیران ونویسندگان این

    وبلاگ همیشه و با جان و دل

    وفادار و پایبند به تمام اصول و قوانین

    مذاهب اربعه و خصوصا مذهب والای شافعی

    میباشد.

    لذادست یاری به سوی تمام هم

    اندیشان دراز میکنیم تا در هر مطلب و

    مشکلی ما را از راهنمایی خودشان محروم

    نفرمایند.

    خواهشمندیم ما را فقط در دایره ی مذهب حضرت

    شافعی رضی الله عنه راهنمایی یا رفع اشکال نمایید.

    حتما بخوانید

    یک شخصی گفت:الله اکبر

    بعد گفت:لااله الاالله محمدرسول الله

    بعد گفت:سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم

    بعد گفت:لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

    این شخص70000نیکی را بدست آورد.

    این شخص خود شما هستید.

    مبارکتان باد.

    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 78
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 102
  • بازدید ماه : 221
  • بازدید سال : 444
  • بازدید کلی : 41,415
  • کدهای اختصاصی

    سنت

    سنت یعنی تبدیل عادت

    به عبادت

    آن هم فقط با داشتن

    قصد آن سنت

    مثلا:همه انگشتر دارند

    اما به قصد تبعیت

    از عمل پیامبر همان عادت شما

    تبدیل 

    به عبادت میشود.

    به همین سادگی.

    دومین سالگرد وبلاگ اهل سنت وجماعت دهگلان

    دو سال از ایجاد وبلاگ اهل سنت و جماعت دهگلان میگذرد.

    از تمامی دوستان خواهشمندیم که با نظرات خود ما را در راه پیشرفت بیشتر یاری کنند.