- باب ذم ذي الوجهين (دو رويی)

- باب ذم ذي الوجهين (دو رويی)

قال الله تعالی:{يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لاَ يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطاً} النساء: ١٠٨

خداوند می فرمايد: از مردم پنهان می کنند و از خدا پنهان نمی کنند، و او با ايشان است. آنگاه که در شب مشورت کنند در مورد آنچه خدا نمی پسندد از تدبير و خدا به آنچه می کنند، محيط و در برگيرنده است. نساء: 108

- وعن أبي هُريرةًَ رضي اللَّه عَنْهُ قال: قالَ رسُولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « تَجدُونَ النَّاسَ معادِن: خِيارُهُم في الجاهِليَّةِ خيارُهُم في الإسْلامِ إذا فَقُهُوا، وتجدُونَ خِيارَ النَّاسِ في هذا الشَّأنِ أشدَّهُمْ لهُ كَراهِية، وتَجدُونَ شَرَّ النَّاسِ ذا الوجْهيْن، الذي يأتي هؤلاءِ بِوجْهِ وَهؤلاءِ بِوَجْهِ » متفقٌ عليه.

- از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که:رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: مردم را همچون معدن ها می يابيد، بهترين و شرافتمند ترين شان در جاهليت، بهترين و شرافتمندترين شان در اسلام است؛ هرگاه دانشمند شوند. و بهترين شان در اين مسئله (امارت و خلافت) کسيست که از همه بيشتر از آن بد می برد و بد ترين مردم ذوالوجهين (دو روي) را می بينيد که به اين گروه به چهرهء ميآيد و به آن گروه به چهرهء ديگر.

- وعنْ محمدِ بن زَيْدٍ أنَّ نَاسًا قَالُوا لجَدِّهِ عبدِ اللَّه بنِ عُمْرو رضي اللَّه عنْهما: إنَّا نَدْخُلُ عَلَى سَلاطِيننا فنقولُ لهُمْ بِخلافِ ما نتكلَّمُ إذَا خَرَجْنَا مِنْ عِندِهِمْ قال: كُنًا نعُدُّ هذا نِفَاقاً عَلى عَهْدِ رسولِ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم. رواه البخاري.

- از محمد بن زيد روايت است که:عدهء از مردم برای پدر بزرگش عبد الله بن عمر رضی الله عنهما گفتند که ما بر پادشاهان وارد می شويم و به آنها چيزی می گوئيم، بر خلاف آنچه که چون از نزد شان برآئيم، می گوئيم.

گفت: ما در زمان رسول الله صلی الله عليه وسلم اين چيز را نفاق می شمرديم.