loading...
اهل سنت وجماعت دهگلان
12345 بازدید : 30 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (0)

حيات برزخي زندگي حقيقي و واقعي است

آيات قرآني واحاديث مشهور وصــــــــــحيح دلالت آشكار دارند كه حيات برزخي حيات حقيقي است،واين حيات با صفت ممات تضاد ندارد. مانند اينكه در قرآن آمده است{وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِكَ الْخُلْدَ}بـــــراي هيچ كس قبل از شما جاويداني قرار نداده ايم ويا مي فرمايد{ إِنَّكَ  مَـيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ} همانا شما مي ميريد وآنها هم مي ميرند،واحاديث و آثـار در مورد اينكه مردگان حيات برزخي دارند،مردگان حرف  مي شـــــــــنوند واحساس دارندومردم را مي شناسند،اين صفت تنها خاصه مسلمانان نيست

 

بلكه كافران هم داراي اين خواص هستند. يكي از اين احاديث حــــديث مشهور به قـليب مي باشـد،واز طـــريق متعدده درصحيحين آمده وبه ثبوت رسيده است. از ابوطلحه وعمر وعبدالله پسرش روايت شده است كه حضرت رسول درصحراي بدر بر بيـــــست و چهار نفر از بزرگان قريش كه در اين جهاد  به هلاكت رسيده بودند گذر كرد وهر يك را با اسم نام برد وگفت اي ابوجهل بن هشام،اي خــلف  بن اميه،اي عتبه بن ربيعه،اي شيبه بن ربيعه،اي فلان بن فــلان،آيــا به  آنــچه خداوند به شما وعده داده بود رسيديد وحق بود؟همانا وعده ايكه  خـداوند به من داده بود حق بود وآنرا يافتم،عمرسؤال كرد اي رسول خــــدا آيـا با

اجساديكه جان ندارند صحبت مي فرمائيد؟فرمود نه قسم به آن كـــس كـه نفس من در دست اوست،براي آنچه مي گويم شما از آنان شنواتر نيـسـتي، فقط قادر به جواب نيستند.

به تصـــــــــحيح ابن حبان ازطريق اسماعيل بن عبدالرحمن وغيـره از ابوهريره روايت شده است كه پيغمبر فرموده((إن الميت ليسمع خفق نعالهم إذا ولوا مدبرين))همانا وقتيكه مردم از دفن مرده برگشتند،آن مرده صـــداي كفش آنها را مي شنود وبعضي از آنها دستور حضرت رسول ص به امتــش مي باشد وقتي بر گورستاني رسيدند سلام بر اهل آن بفرستيد وآنها را مورد خطاب  قرار دهند وبگويند((السلام عليكم دار قوم المؤمنين))سلام بر شـما خانه قوم مسلمانان.

ابن قـــــــيم مي گويد:ايـــن نوع سلام خطاب به افرادي است كه مي شنوند ومي فهمند اگر غير از اين باشد به منزله خطاب به جمادات ومعدوم شدگان است وعلماي سلف بر اين مطلب اجماع دارند،وبه تواتر رســــيده است كه آنان معتقد بوده اند كه مردگان از زارت زندگان اطلاع مي يابــند، وبشارت ياب مي شوند،واين عقيده سلف صالح است كه آنها اهل ســـنت وجماعت مي باشند،ولي نمي دانم آن عده كه مدعي هستند از سلف صـالح پيروي مي نمايند،چرا ار اين حقايق اطلاع ندارند ويا آنها را ناديده مــــي گيرند واقعاً جاي تعجب است.همانا شيخ ابن قيم در كتاب خودش به نام« كتاب الروح»مسايلي را آورده كه شفا براي هرقلب بيمار مــــــــــي باشد وسندي است بسيار كافي و وافي،ودر اينجا به نقل يك فتوي از شيــــخ ابن

تيميه مي پردازم كه اين موضوع را در كتاب فتاوي كبري آورده است.

ازشيخ سؤال شد به هنگاميكه انسان زنده براي زيارت به قـــــــبرستاني مي روند آيا مردگان اطلاع پيدا مي كنند واگر از فاميلين آنها يـــــكي بميرد مي دانند يا خير؟

جواب داد:الحمدلله،بلي،احا ديث هست،آنهــــا با هم ملاقـــــــات مي كنند واز يكديگر سؤال مي نمايند واعــمال زندگان بر آنها عـرضه مي شود، ابن مبارك از ابو ايوب انصاري روايت مي كند:اگر فرد مــــــسلماني فوت كرد بوسيله رحمت خداوند متعال چندين نفر از بندگان خــدا از او استقبال مي كنند،مانند استقبال وبشارت در دنــــيا وروبروي او مي آينـــــد،واز او سؤالهايي خواهند كرد،بعضي به بعضي ديگر مي گويند به برادراتان نــــگاه كنيد كه در حال استراحت كامل است كه در دنيا در رنج وعــــــذاب بود،

آنوقت به طرف او مي آيند وشروع به سؤال مي كنـند فلان مرد يا فلان  زن چه مي كنند.ازدواج كرده اند يا خير تا آخر،واما شناخت مــــــــردگان  از زائران خود وسلام نمودن زندگان بر مردگان،از ابن عباس روايت شـــــده است كه حضرت رسول فرمود((ما من أحد يمر بقبر أخيه المؤمن كــــــان يعرفه في الدنيا فيسلم عليه إلا عرفه وردعليه السلام))هرگاه يك فرد مسلمان بر قبر برادر مسلمانش گذر كند در حاليكه در دنيا او را شناخته اســـت وبر قبرش سلام نمايد،بلافاصله آن مرده او را مي شناسد وجواب سلامــــــش خواهد داد.ابن مبارك مي گويد اين حديث از حضرت روايت شده اســـت «مجموع فتاوي شيخ ابن تيميه جلد24 صفحه331»ودرجاي ديــــگر آمده است از شيخ ابن تيميه سؤال شد آيا مردگان سخنان زوار خود را مي شنوند واو را مي بينند وآيا در آن هنگام روحش به بدنش بر مي گردد يا خـــــير؟

و آيا روح آن مرده با ارواح بقيه فاميلين واقربايش كه قبل از او مــــرده اند جمع مي شود يا خير؟

جواب داد:الحمدلله،بلي مردگان من الحيث المجموع مي شــــــــــنوند همچنانكه در حديث صحيحين ازپيغمبرص نقل شده است((يســـمع خـفق نعالهم حين يولون عنه))صداي كفش آنها را مي شنود در حـــاليكه پشت به او مي كنند ومي خواهند بر گردند وچند احاديث ديگر را آورده است.

وگفته است اين احاديث رويهم دلالت دارند ونشان مي دهند كه مـــرده في الجمله سخنان مردم را مي شنود،ولي لازم نيســـت درتمام اوقـــات داراي حس شنوا باشند،بلكه دربعضي از احوال مي شنوند ودربعضي اوقــات نمي شنوند،همچنانكه اين اوضاع براي زندگان هم پيش مي آيد  و بواســطه اين بعضي كلامها را نمي شنوند واز اين حس شنواي مردگان اثري وحــــكمي ترتب نمي كند.

واما سؤال درباره اينــكه آيا درايـن هنگـام روح به بـدن مرده عــود مي كند يا نه؟همانا روحش درآنوقت به بدنش برمي گــردد ومانند آنـــچه در احاديث آمده است مالك بن انس مي گويد به من رسيده است كـــه ارواح آزاد هستند وبه هرجا كه بخواهند مي روند،خــداوند از هـمه دانـاتر است.

«مجموع الفتاوي شيخ ابن تيميهجلد4صفحه362».

شيخ ابن تيميه در جاي ديگر گـفته است:اما اعــلام خـــداوند از حيات شهدا وارتزاق آنان وآنچه در حديــث آمده اســت كه ارواح شـهدا داخـل بهشت مي شوند،بعضي معتقد هستند اين حال خاص شهداء است،امـا قول

صحيح وآراءجمهور اهل سنت بر اين است اين احوال خاص شـــــهيدان نيست واختصاص به ذكر آنان براي اين است چون در ميدان شهيد شده اند از جهاد باز مانده اند،لذا خداوند آنها را بيان فرموده است«مجموع فتاواي شيخ الاسلام ابن تيميه جلد24صفحه332».

به مرده اذيت نرسانيد تا او هم شما را اذيت ندهد

از احاديث ابن عمرو بن حزم است كه مي گويد:رســول خداص مـرا ديد روي قبر ايستاده بودم فرمود:ازقبر پائين بيا ،وصاحب قـــــبر را آزار ندهيد تا او هم به شما اذيت نرساند .مجمع الزوايد جلد3صفحه61

 

معني زندگاني برزخ

لازم است مردم بفهمند كه زندگاني بــــرزخ ماننـد زنــدگي دنــيوي نيست بلكه يك حالت خاصي است كه سزاوار آنها ودنيائي كه مـــردگان درآن زندگي مي نمايند.حيات دنيوي بسيار بي ارزشتر ومــحقرتر وتنـگتر

وضعيفتر از حيات برزخي است،انسان در دنيا دربين طاعت معـصيت قرار دارد،وبه فكر لوازم خود وخانواده است وبايد چه كاري بكــند كـه اوامـر معاش نمايد،واحياناً دچار اشتباه مي شود وعاقبت كار را نمي دانـــــد كه بكجا ختم مي شود آيا به سوي بهشت خدا مي رود يا راه جهنم را درپيش گرفته است.

اما حــــيات برزخي براي اهل ايمان:از پل خطرناك گــذشته واز بوته امتحان بدر آمده است وسعادت ابدي نـــصيبش گــشته است،ايــن فرد سعادتمند آنوقت مكلف نيست وداراي روح شفاف وبدون غل وغش مـي

باشد وروح پاكش در جولانگاه ابدي در اطراف ملكوت خداوند درجولان است،ودر آنجا غم و هم وغصه وانده واضطراب ودلهره وجود نـــــدارد، دنياي باغ وباغچه وزر وسيم نيست،نه ظلمي هست ونه حســــادت ونه

تجاوزبه ملك وحق ديگران موجود است،خلاصه بين اين دو حيات فرق بسيارموجود است«وشتان بينهما».

 

خصائص پيغمبران در عالم برزخ

در دنياي برزخ رسولان خدا داراي صفات مختصه هستند واگر بعضي ازآدمي در اوصاف احياناً با آنها سريك هستند بنابر وجه الحاقي ونسـبي است و اصل خصوصيت از دو جهت براي پيغمبران باقي مي ماند:

1)ازجهت اصالت                         2)از جهت كمال

كمال حيات انبياء

درگذشته بيان كرديم كه حيات برزخي يك حيات حقيقي   اســـت وحيات خيالي وپنداري و وهمي ومثالي نيست ومردگان اعم از  مسلمان و كافر مي شنوند ومردم را مي شناسندوزندگاني وارتزاق ودخول  ارواح به

بهشت مختص به شهداء نيست بلكه انـبياءو اولياء وصــدقين هم  از اين نعمتها برخوردارند ونصوص دراين باره زياد است واين عقيده  صحيحي مي باشد كه جماهير سنت وجماعت برآن هــــستند واز اين رو  قول به

حيات انبياء بسيار واضح واز خورشيد آشكارتر است ونياز به  اثبـــات و تقريروتحرير ندارد،بلكه راه صواب وحق آن است كه بگوييم حـــــيات برزخي آنان كاملتروجلي تروتمامتروعظيمتر مي باشد،به حيات انسـانها در

روي زمين بنگريدكه داراي درجات ومراتب متفاوت است،بعضي مردگاني هستند درظاهر حيات دارند كه خداوند درباره آنها مي فرمايد{ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَــئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ }دلهايي دارند هيچ چــــيز بـه آن نمي فهمند،چشمهايي دارند به آنها نمي بينند،گوشهايي دارند بـه آنــها نمي شنوند،آنها مانند چهارپايان هستند،بلكه ازآنها هم گمراهتر مـي باشند وآنها ازغافلان هستند.ودر جاي ديــگر از اوليـاءونيكــوكاران تمــــجيد فرموده است{ أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيــْهِمْ وَلاَ هُـــمْ يَحْزَنُونَ}آگاه باشيد همانا اولياء خداوند داراي خوف نيستند ونه محزون واندوهناك مي شوند،يا مي فرمايد{قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ }تا مـــي رســد به{أُوْلَئِـــكَ هُمُ الْوَارِثُونَ}وچند آيه ديگر.وهمچنين حيات برزخي داراي مراتب ومـقامات متفاوت است{وَمَن كَانَ فِي هَـذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْــمَى وَأَضَـــلُّ سَبِيلاً}پيغمبران همانا حيات برزخي آنان وارتـزاق والـــتذاذ وشـــناخت وشنيدن وادراك فهم وشعور واحساست آنها نسبت به ساير بني آدم كاملتر ورفيعتر ودر درجه بالايي قرار دارند،وبهترين دليل بر اين مـدعا فــرمايش خداوند متعال درباره شهيدان است{وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَـبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ }گمان نبريد كسانيكه در راه خـــداوند به قتل رسيده اند كه مرده هستند،خير آنان زنده هستند ودر نزد خــداوند ارتزاق مي يابند.

اگر حـــيات را به معنـي بقــاءروح تعــبير كنيــم كه فاني نمي شوند وفرسوده نمي كردند.فضلي ومزيتي در اين مورد براي شهداء تـصور نمي شود كه باعث ذكر نام آنان باشد،چون جميع ارواح بني آدم در بقاء وعدم

فنا با هم شريك هستند ،پس لازم اســت براي شهــيدان يك فـــضيلت وافتخاري باشد كه مخصوصاً درقرآن ذكر شده اند،كه مجدداً مــي فرمايد {وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْـعُرُونَ }

به كسانيكه در راه خدا به شهادت مي رسند نگوئيد مرده هستند،بلكه آنها زنده هستند ولكن شما شعور نداريد،پس حتمي است حيات اكـــمل تر وشرافتمندانه تر از ديگران دارند وظاهر آيات هم اين را نشان مي دهـد، }عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ}.

وقتي اين فضيلت وبزرگواري واحترام براي شهداء ثابــت شـد،بديهي است براي انبياءهم هست چون مقام انبياء ودرجات احترام آنان در نــزد خدا عاليتر و والاترازمقام ودرجات شهداء است وبه هيچ وجه تصورنمي

شود كمالي واحترامي براي شهداء بالاتر از انبياء باشند،تا چه رســـد بـه حضرت رسول خدا حضرت محمد المصطفي صلي الله عليه وسلم.

 

انـــــبياءدر مــرقد خـود نــــماز بجاي مي آورند وعــــبادات ديگـر انـــــجام مــــي دهـــند

يـــكي از بهره حــيات يرزخي براي انبياء اين است در قبر خود نماز حقيقي بجاي مي آورند واحاديث فراوان در اين باره موجود است.

از انس بن مالك روايت شده است:حضرت رسول ص فرموده اســت ((الأنبياء أحياء في قبورهم يصلون)) پيـغمبران در قـبرهاي خـــود زنده هستند ونماز بجاي مي آورند واحاديث ديگر درباره نـماز پيغــمبران در

مرقد خود خيلي زياد است ودر كتابهاي معتبر حديث آورده شـــده اند.

 

اجساد پيغمبران فرسوده نمي شوند

از اوس بن اوس روايت شده است كه رسول خداص فـــرموده است: از بزرگترين ايام روز جمعه است،در آنروز آدم خلق شد ودر هـمان روز وفات كرد ودر آن روز نفخ صور زده مي شود،پس در آن روز صــلوات

زياد بر من بفرستيد ونماز بجاي آوريد،كه نــمازهاي شما به من نــشان داده مي شود،عرض كردند اي رسول خدا چطور نماز ما بر شــما عـرصه مي گردد،در صورتيكه بدن شما رميده است؟فرمود خداوند متعال بر زمين

حرام كرده كه اجساد انبياء را فرسوده ورميده نمايد،واين حديث از طـريق رواة معتبر روايت شده است.

 

حيات مختص به حضرت محمدص

يك حيات برزخي كامل وبه تمام معني براي حضرت رســــــول صلي الله عليه وسلم  ثابت شده است كه بقيه از آن كمال برخوردار نيستند كه حضرت خـودش بيان داشته است.واين حيات به امتش وشناخت احوال آنــها واطــلاع بـر كردار آنها وشنيدن سلام وكلام آنها و دادن جواب سلام آنـها در ارتبــاط است،يكي از اين فرمايشات حديثي است كه عبدالله بن مسعود روايـــت نموده است:حضرت فرموده است((حياتي خيرلكم تحدثون ويحدث لكم، ووفاتي خير لكم تعرض أعمالكم عليَّ فما رأيت من خير حمدت الله،وما رأيت من شراستغفرت الله لكم))حيات من براي شما خير است،گــفتگو (سؤال)مي نمائيد،جواب خواهي شنيد وممات من هم بــراي شـما خـير است،كردار شما بر من عرضه مي شود،هر اعمال نيكي را ببـينم حــمد و سپاس خداوند را بجاي مي آورم واگر كردار شـر وبــديرا ديــدم در نزد خداوند متعال براي شما طلب مغفرت وآمرزش مي نمايــم،اين حديث و چندين نمونه ديگر آنرا حافظان وراويان معتبر حديث روايت كرده اند.

يا اينكه فرموده است:خــــداونـــــد متــعال ملائكه اي را بر قبر من مأمور كرده واسم امتم را در اختيار دارد وتا روز قيامت هر كس بـــر من صلوات بفرستد،آن ملائكه به من ابلاغ مي كندونام ونام پدرش را هم مي

گويد كه فلاني پسر فلاني صلوات بر شما فرستاد.

يا اينكه فرموده است هر كس بر من سلام كرد خداوند روحم را بــر من باز مي گرداند تا جواب او را بدهم،وچندين حديث رديگر كه راوي معتبر دارند.

 

حضرت محمدصلي الله عليه وسلم جواب مناديش را مي دهد

از ابو هريره روايت شده است كه حضرت  فرمود اگر كسي بر قبــر من بايستد ومرا به اسم صدا كند وبگويد«يا محمدا»بطور قطعي جوابش خواهم داد.

 

ارسال سلام بوسيله يك پيك براي حضرت محمد صلي الله عليه وسلم

يزيد مهدي مي گويد:وقتي از عمربن عبدالعزيز خداحـافظي كــردم كه به مدينه برگردم گفت من به شما كار واجبي دارم،عرض كردم  امـر بفرمائيد چه كاري از دستم ساخته است،گفت از شما تقاضاي  عاجزانه دارم،وقتي به مدينه رسيدي وقبرحضرت رسول را مشاهده كرديد،سلام من به خدمتش برسان.

خفاجي،ملا علي قاري،ابن ابي دنيا،بيهقي وغيره گفته اند از رســوم علماي سلف يكي اين بود بوسيله پيك سلام به حـضرت رسـول مـي فرستادند،وعبدالله بن عمر اين عمل را انجام مي داد وسلام براي ابوبكر

وعمروحضرت رسول ص مي فرسـتاد.درسـت است ســلام از دور و نزديك به حضرت رسول ص مـي رسد،ولكـن اين كار ســلفيون براي كسب فضيلت خطاب از نزديك و رد جواب از خود حضرت مي باشد.

 

صداي اذان وسلام از قبر پيغمبرصلي الله عليه وسلم شنيده مي شود

 

امام ابو عبدالله دارمي در كتاب سنن خود كه يـــكي از كتابـهاي مـعتبر ششگانه به عمل مي آيد نوشته است مروان بن محمد ازسعيدبن عبدالعزيز نقل مي كند،در واقعه تأسف بار«حره»در مسجد حضرت رسول سه  مـوقع

يا سه روز اذان گفته نشد وسعيد ابن مسيّب درآن سه روز از مسجد خارج نگرديد وهنگام نماز بواسطه سر و صداييكه از قـبر پيغـمبر مي شــنيد مي دانست،سنن دارمي جلد2صفحه44.

وشيــــخ محــمدبن عبدالوهاب در كــــتتاب مجموع تأليفاتش جلد3 صفحه47در بحث احكام تمني مرگ اين داستانرا نقل كرده است.

 

تأييد ابن تيميه اين وقايع را

ابــن تـــيميه دربحث ايـــــنكه قبر را مسجدقرار مي دهند ويا عبادت براي بتان انجام مي گيرد آورده است ودر آخر گفته است، از اين مــــقوله به حساب نمي آيد آنچه طايفه اي روايت كرده اند كه جواب ســـلام را از قبر حضرت رسول ص يا قبر صلحاء شنيده اند واينكه سعيد بن مسيّب در شبهاي واقعه «حره»صــداي اذان را از قـــبر حـضرت رســـول مي شنيد وداستانهاي ديگر«اقتضاءصراط مستقيم صفحه373».

و در جــاي ديـگر نوشــته است هـمچـنين آنـــچه از كرامات وخارق العاداتيكه بر روي قبور انبياء و اولياء وصلحاء روي داده است،جـــنس آنها حق مي باشند واز بحث ما خارج هستند ويا احترام ويا كراماتيكه از طـرف خداوند متعال بر قبرهاي انبياء وصلحاء نازل مي فرمايد كه از وهم وخــيال اكثر مردم خارج هستند همه اش حق و از بحث ما خارج است،لكن ايـنجا جاي تفصيل آنها نيست،تا آخر به نقل از كتاب«اقتــضاء صـراط مســـتقيم صفحه374».

 

وقوع بعضي از كرامات براي غير از انبياء

اهل علم ودانشمندان ديني بعضي از اين كرامات را بـراي بعــــضي از صلحاء سلف كه بعد از وفاتشان بر ايشان حاصل شده است روايت كـرده اند واز معتمدان كه با رأي العين ديده اند ذكر كرده اند،ودر آينـده بعـضي از اين كرامتها كه شيخ محمد بن عبدالوهاب در يكي از كتابهايــــــش از مجموع تأليفاتش كه دانشگاه امام محمد بن سعود آنها را منتشر كرده است به نام«احكام تمني الموت»خواهم آورد.

 

الصلاة في القبر

احمد از عفان از حماد از ثابت روايــــــت كـرده اســت خداوندا اگر نماز را در قبر به يكي عطا كرده اي،به من هم عطا كــن تـا در قـبرم نـماز بگذارم.

ابي نعيم از جبير روايت مي كــند،قسـم به خـداوند يكـتا مــن بدست خودم ثابت بنايي را داخل قبر كردم وحميد طويل هم با من بود،وقـــتيكه گــورش را با خــشت مي پوشــانيـديم از خـشتها افتاد،ديدم ثابـــت در قبرش مشغول نماز خواندن است.

 

خواندن قرآن

ابن جرير از ابراهيم بن مهبلي نقل مي كند،هيأتيكه صبحگــاهان از كـنار قبر ثابت بنايي رد مي شدند آواز خواندن قرآن را از قبرش شنيده بـــودند.

ترمذي در حديث صحيح از ابن عباس روايت مي كند كه بعضـــــي از اصحاب رسول در يك جا كه به خاطر نمي رسيد قبر باشد خيمه زدند،بعداً  مــتوجه شـدند آنجا قـــبر است و صاحب قبر به قـــرائت سوره مباركه

«تبارك(ملك)»مشغول است وتا انتهاي سـوره قرائـــت را ادامـــه داد،ابن عباس به خدمت حضرت رسول آمد وجــــريان را برايــش شـــرح داد، حضرت صلي الله عليه وسلم فرمودند((هي المانعة،هي المنجية،تنجيه من عذاب القبر)).

 

آمد و رفت مردگان با هم

ابن ابي شيبه از ابن سيرين روايت مي كند كه حــضرت رســــول صلي الله عليه وسلم زيبائي كفن را دوست مي داشت ومي فرمود مردگان در كفـــنهاي خود به زيارت يكديگر مي روند واين حديث به مفهوم در مسند ابي اسـامه آمـده است ومسلم هم روايت كرده است.

 

ارسال نامه اي از دنيا بوسيله يكي از مردگان به عالم برزخ

ابن ابي دنيا به سند صحيح از راشـــد بن سـعد نـقل مي كــند:مــردي خانمش متوفي مي شود در خواب زنان مرده را مي بيند،باهم اجتـماع كرده بودند،وخانمش در ميان آنان پيدا نمي كند.در خواب از اين خانمها ســؤال مي كند خانم من چرا در بين شما نيست؟پاسخ مي دهـند شــما در كــفن ايشان قصور كرده اي وايشان خجـالتي مي كشــيدند كه در بيــن ما بيـايد، آنمرد به خدمت حضرت رسول آمد وخوابيكه ديده بود براي ايشان بازگـو كرد پيغمبر فرمود برو بگرد ببين از افراد صالح چه كـسي در حـال مـــرگ است؟آن مرد سرانجام به نزد يك نفر از طايفه انصار كه در حـال احــتضار بود امد وجريانرا برايش نقل كرد،آن فرد انصاري گفت،اگـر كـسي بتــواند به مردگان خبر برساند من اين كار را انجام خواهم داد،مرد انصـــاري فوت كرد آنمرد كـــفن را به زعــفران آغـــشته كرد ودر لابالي كفن آن مـــرد انصـــاري گذاشت وقتيكه شب فرا رسيد،وآن مرد به خواب رفت باز همان خواب را ديد كه خانمش در ميان خانمها بود وهمان دو عدد لبــــاس زرد زعفراني پوشيده بود واين روايتها در كتاب احاديث بسيار هستند.

نور بر روي گور

ابن ابي دنيا از ابو غالب رفيق ابوامامه نقـل مـي كــند،جــواني درشـــام كه در حال احتضار بود به عمويش گفت فكر مي كني اگـر خــداوند مرا به نزد مادرم بفرستد مادرم با من چه مي كند؟پاسخ داد معــلوم اســت اگـــر اختيار داشته باشد شما را به بهشت مي فرستد،گفت به خدا قسم خداوند از مادرم مهربانتر است،جوان فوت مي كند وعمويش او را در قــبر مي گـذارد، روي قبر را با خشت مي پوشاند يكي از آنها مي افــتد،عـمويش ســراسيمه مي شود واز قبر بيرون مي آيد به او مي گويند چه شده اسـت كـه اينــگونه

متحير وسرگردان هستي؟پاسخ مي دهد قبر پر از نور بود وتا ديـده مــي بيند گشاده بود.

ابو داود وغــير او از حــضرت عــايشه روايـت كرده اند.وقتيكه نجاشي فوت كرد ما تصور مي كرديم كه نور از قبر او جدا نخواهد شد.

از ابراهي حنفي نقل شده است وقتيكه ماهـان حــنفي در نزد خــانه اش بدار آويخته شد،ما هنگام شب روشنائي آشكاري در نزديك او مي ديديم.

به كتاب«احكام تمني الموت»نسخه مصور آن771/86در كتابخانه سعودي در شهر رياض تأليف محمدبن عبدالوهاب با تحقيقات  شيخ عبدالرحـــمن سدحان وشيخ عبدالله جبرين،مجلد فقه قسم دوم مراجـعه وآنــرا ملاحــظه نمائيد.

((برطرفته از کتاب تصحیح المفاهیم تالیف سید محمد بن علوی مالکی ترجمه محمد بانه ای ))

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آپلود عکس" alt="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" title="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه
    سه شنبه 28 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" title="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان
    پنجشنبه 16 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" title="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!
    شنبه 17 مرداد 1394
    "" alt="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." title="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید...
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 1394
    نظرسنجی
    وبلاگ تا چه اندازه میتوانددر حال و اینده رضایت شما را جلب کند
    ندای وبلاگ

    ما با افتخار اعلام میکنیم

    که مدیران ونویسندگان این

    وبلاگ همیشه و با جان و دل

    وفادار و پایبند به تمام اصول و قوانین

    مذاهب اربعه و خصوصا مذهب والای شافعی

    میباشد.

    لذادست یاری به سوی تمام هم

    اندیشان دراز میکنیم تا در هر مطلب و

    مشکلی ما را از راهنمایی خودشان محروم

    نفرمایند.

    خواهشمندیم ما را فقط در دایره ی مذهب حضرت

    شافعی رضی الله عنه راهنمایی یا رفع اشکال نمایید.

    حتما بخوانید

    یک شخصی گفت:الله اکبر

    بعد گفت:لااله الاالله محمدرسول الله

    بعد گفت:سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم

    بعد گفت:لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

    این شخص70000نیکی را بدست آورد.

    این شخص خود شما هستید.

    مبارکتان باد.

    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 41
  • بازدید ماه : 160
  • بازدید سال : 383
  • بازدید کلی : 41,354
  • کدهای اختصاصی

    سنت

    سنت یعنی تبدیل عادت

    به عبادت

    آن هم فقط با داشتن

    قصد آن سنت

    مثلا:همه انگشتر دارند

    اما به قصد تبعیت

    از عمل پیامبر همان عادت شما

    تبدیل 

    به عبادت میشود.

    به همین سادگی.

    دومین سالگرد وبلاگ اهل سنت وجماعت دهگلان

    دو سال از ایجاد وبلاگ اهل سنت و جماعت دهگلان میگذرد.

    از تمامی دوستان خواهشمندیم که با نظرات خود ما را در راه پیشرفت بیشتر یاری کنند.