loading...
اهل سنت وجماعت دهگلان
12345 بازدید : 24 دوشنبه 29 مهر 1392 نظرات (0)

فضيلت نيکی و احسان به دوستان پدر و مادر و نزديکان همسر و ديگر کسانی که احترام شان پسنديده و مستحب است.

- عن ابن عمر رضي اللَّه عنهما أَن النبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قال: « إِن أَبرَّ البرِّ أَنْ يصِلَ الرَّجُلُ وُدَّ أَبِيهِ » .

- از ابن عمر رضی الله عنهما روايت است که:

پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: بهترين احسان اينست که شخص دوستی پدرش را استمرار دهد با دوستان پدرش و با دوستان پدرش پيوستگی کند.

- وعن عبدِ اللَّهِ بن دينارٍ عن عبد اللَّه بن عمر رضي اللَّه عنهما أَنَّ رجُلاً مِنَ الأَعْرابِ لقِيهُ بِطرِيق مكَّة ، فَسلَّم عَليْهِ عَبْدُ اللَّه بْنُ عُمر، وحملهُ على حمارٍ كَانَ يرْكَبُهُ، وأَعْطَاهُ عِمامةً كانتْ على رأْسِه، قال ابنُ دِينَار: فقُلنا له: أَصْلَحكَ اللَّه إِنَّهمْ الأَعْرابُ وهُمْ يرْضَوْنَ بِاليسِير. فقال عبدُ اللَّه بنُ عمر: إِنَّ هذا كَان ودّاً لِعُمَرَ بن الخطاب رضي اللَّه عنه، وإِنِّي سمِعْتُ رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يقول: « إِنَّ أَبرَّ البِرِّ صِلةُ الرَّجُلِ أَهْلَ وُدِّ أَبِيهِ ».

وفي روايةٍ 

وفي روايةٍ  عن ابن دينار عن ابن عُمَر أَنَّهُ كَانَ إِذا خرج إلى مَكَّةَ كَانَ لَهُ حِمارٌ يَتَروَّحُ عليْهِ إذا ملَّ رُكُوب الرَّاحِلَةِ ، وعِمامةٌ يشُدُّ بِها رأْسه، فَبيْنَا هُو يوْما على ذلِكَ الحِمَارِ إذْ مَرَّ بِهِ أَعْرابي، فقال: أَلَسْتَ فُلانَ بْنَ فُلان؟ قال: بلَى : فَأَعْطَاهُ الحِمَار، فقال: ارْكَبْ هذا، وأَعْطاهُ العِمامةَ وقال: اشْدُدْ بِهَا رأْسَك، فقال لَهُ بَعْضُ أَصْحابِه: غَفَر اللَّه لَك، أَعْطَيْتَ هذَا الأَعْرابيِّ حِماراً كنْتَ تَروَّحُ عليْه، وعِمامَةً كُنْتَ تشُدُّ بِهَا رأْسَكَ؟ فقال: إِنِّي سَمِعْتُ رسولَ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يُقول: « إِنْ مِنْ أَبَرِّ البِرِّ أَنْ يَصِلَ الرَّجُلُ أَهْلَ وُدِّ أَبِيهِ بَعْد أَنْ يُولِّىَ» وإِنَّ أَبَاهُ كَانَ صَدِيقاً لِعُمر رضي اللَّه عنه، روى هذِهِ الرِّواياتِ كُلَّهَا مسلم.

- از عبد الله بن دينار از عبد الله بن عمر رضی الله عنهما روايت شده که:

مردی از باديه نشينان در راه مکهء مکرمه با او روبرو شد، عبد الله رضی الله عنه بر او سلام نمود و او را بر الاغی که بر آن سوار می شد سوار نمود و عمامهء که بر سر داشت به او داد.

ابن دينار می گويد به او گفتم: خدا حالت را اصلاح کند آنها باديه نشين اند به اندکی راضی شوند.

عبد الله بن عمر رضی الله عنهما گفت: پدر اين شخص با عمر رضی الله عنه دوست بوده و من از رسول الله صلی الله عليه وسلم  شنيدم که می فرمود: از بهترين نيکی ها اينست که شخص رابطه اش را با دوستان پدرش حفظ نمايد.

و در روايتی از ابن دينار از ابن عمر رضی الله عنهما روايت شده که:

چون ابن عمر بطرف مکهء مکرمه می رفت الاغی داشت که چون از سواری شتر خسته می شد بر آن استراحت می کرد و عمامهء داشت که با آن سرش را می بست، روزی در حاليکه به آن الاغ سوار بود بدويی از کنارش گذشت و گفت: آيا فلان پسر فلان نيستی؟

گفت: آری! پس الاغ را به او داده و گفت: بر اين سوار شو و عمامه اش را به او داده و گفت: سرت را به آن بسته کن. برخی از دوستانش به او گفتند: خداوند ترا بيامرزد، الاغی که بدان استراحت می کردی و عمامهء را که بدان سر خود را می بستی به اين بدوی دادی؟

وی گفت: من از رسول الله صلی الله عليه وسلم  شنيدم که می فرمود: همانا از جملهء بهترين نيکی ها اينست که شخص رابطه اش را بعد از مرگ با دوستان پدرش برقرار داشته باشد. و پدر او از دوستان عمر رضی الله عنه بود.

- وعن أبي  أُسَيْد بضم الهمزة وفتح السين مالكِ بنِ ربِيعَةَ السَّاعِدِيِّ رضي اللَّه عنه قال: بَيْنا نَحْنُ جُلُوسٌ عِنْدَ رسول اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم إذ جاءَهُ رجُلٌ مِنْ بني سَلَمة فقال: يارسولَ اللَّه هَلْ بقى مِن بِرِّ أَبويَّ شىءٌ أَبرُّهُمَا بِهِ بَعدَ مَوْتِهِمَا؟ فقال: « نَعَم، الصَّلاَة  علَيْهِمَا، والاسْتِغْفَارُ لَهُما، وإِنْفاذُ عَهْدِهِما، وصِلةُ الرَّحِمِ التي لا تُوصَلُ إِلاَّ بِهِمَا، وإِكَرَامُ صَدِيقهما »  رواه أبو داود.

- از ابو اسيد مالک بن ربيعه ساعدی رضی الله عنه روايت شده که گفت:

در لحظاتی که ما نزد رسول الله صلی الله عليه وسلم  نشسته بوديم ناگهان مردی از بنی سلمه آمده گفت: آيا از نيکی بر پدر و مادرم چيزی مانده که بعد از مرگشان آنرا بجای آورم؟

حضرت صلی الله عليه وسلم فرمود: بلی، دعا و طلب آمرزش برای شان و بجا نمودن عهد شان بعد از ايشان و صلهء رحمی که بدون آنها پيوسته نمی گردد و احترام دوستان شان.

- وعن عائشة رضي اللَّه عنها قالت: ما غِرْتُ على أَحَدٍ مِنْ نِسَاءِ النبي صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم مَا غِرْتُ على خديجةَ رضي اللَّه عنها. ومَا رَأَيْتُهَا قَط، ولَكنْ كَانَ يُكْثِرُ ذِكْرَهَا، وَرُبَّما ذَبح الشَّاةَ ، ثُمَّ يُقَطِّعُهَا أَعْضَاء، ثُمَّ يَبْعثُهَا في صدائِق خدِيجةَ ، فَرُبَّما قلتُ لَه: كَأَنْ لَمْ يكُنْ في الدُّنْيَا إِلاَّ خديجةُ ، فيقول: « إِنَّها كَانتْ وكَانَتْ وكَانَ لي مِنْهَا ولَدٌ » متفقٌ عليه.

وفي روايةٍ وإنْ كَانَ لَيذبحُ الشَّاةَ ، فَيُهْدِي في خَلائِلِهَا مِنْهَا مَا يسَعُهُن.

وفي روايةٍ كَانَ إِذَا ذَبحَ الشَّاةَ يَقُول: « أَرْسِلُوا بِهَا إِلى أَصْدِقَاءِ خَدِيجةَ » .

وفي روايةٍ قالت: اسْتَأْذَنَتْ هَالَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ أُخُتُ خَديجَةَ عَلَى رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم، فَعَرفَ اسْتِئْذَانَ خديجة ، فَارْتَاحَ لَذَلِكَ فقال: « اللَّهُمَّ هَالَةُ بِنْتُ خوَيْلِدٍ » .

وفي الجمْعِ بين الصحيحين لَلْحُمَيْدِي: « فَارْتَاعَ » بِالعينِ ومعناه: اهْتَمَّ بِه.

- از عايشه رضی الله عنها روايت شده که گفت:

باندازهء خديجه رضی الله عنها بر هيچ زنی از زنان پيامبر صلی الله عليه وسلم رشک نبردم، در حاليکه هرگز او را نديدم، ليکن رسول الله صلی الله عليه وسلم  بسيار از وی ياد می نمود، و بسا می شد که گوسفندی را کشته و اعضای آنرا قطعه قطعه نموده، به دوستان خديجه می فرستادند و من چه بسا برای شان می گفتم: گويی  جز خديجه هيچ زنی وجود نداشته است، و می فرمود: همانا او چنين بود و چنان بود و من از او اولاد داشتم.

در روايتی آمده که آنحضرت صلی الله عليه وسلم گوسفند را کشته و از آن برای دوستان خديجه رضی الله عنها می فرستاد. و در روايتی آمده که گفت: هاله بنت خويلد خواهر حضرت خديجه از آنحضرت صلی الله عليه وسلم اجازهء دخول خواست. رسول الله صلی الله عليه وسلم  از اجازه خواستن او بياد اجازت خواستن خديجه رضی الله عنها افتاد. چون صدايش نغمهء صدای خديجه رضی الله عنها را داشت و نهايت شاد شده و فرمود: ای خدا هاله بنت خويلد!

در کتاب جمع الصحيحين حميدی آمده که پيامبر صلی الله عليه وسلم با آمدن او غمگين شد.

- وعن أَنس بن مالكٍ رضي اللَّه عنه قال: خَرجْتُ معَ جرير بن عبدِ اللَّه الْبَجَليِّ رضي اللَّه عنه في سَفَرٍ، فَكَانَ يَخْدُمُني فقلتُ لَهُ: لا تَفْعلْ، فقال: إِنِّي قَدْ رَأَيـْتُ الأَنصارَ تَصْنَعُ برسُول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم شَيْئاً آلَيْتُ عَلى نَفْسي أَنْ لا أَصْحبَ أَحداً مِنْهُمْ إِلاَّ خَدمْتُهُ. متفقٌ عليه.

- از انس بن مالک رضی الله عنه روايت شده که گفت:

با جرير بن عبد الله بجلی به سفری برآمدم و او خدمت مرا می نمود، و من به او گفتم: اين کار را مکن، و او گفت: انصار را ديدم که چنان برخوردی با رسول الله صلی الله عليه وسلم  می کردند که من سوگند خوردم هرگز با يکی از آنها همسفر نخواهم شد، مگر اينکه من برايش خدمت خواهم کرد.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آپلود عکس" alt="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" title="بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">بی گناهی یزید بن معاویه در شهادت حضرت حسین رضی الله عنه
    سه شنبه 28 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" title="زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">زرتشت_پیامبر دروغین ایران باستان
    پنجشنبه 16 مهر 1394
    آپلود عکس" alt="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" title="جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!" width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">جاهلیت نو ظهور پشت نقاب پیشرفت؟!
    شنبه 17 مرداد 1394
    "" alt="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." title="دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید..." width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">دوستان حتما این کتاب را تهیه کنید...
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 1394
    نظرسنجی
    وبلاگ تا چه اندازه میتوانددر حال و اینده رضایت شما را جلب کند
    ندای وبلاگ

    ما با افتخار اعلام میکنیم

    که مدیران ونویسندگان این

    وبلاگ همیشه و با جان و دل

    وفادار و پایبند به تمام اصول و قوانین

    مذاهب اربعه و خصوصا مذهب والای شافعی

    میباشد.

    لذادست یاری به سوی تمام هم

    اندیشان دراز میکنیم تا در هر مطلب و

    مشکلی ما را از راهنمایی خودشان محروم

    نفرمایند.

    خواهشمندیم ما را فقط در دایره ی مذهب حضرت

    شافعی رضی الله عنه راهنمایی یا رفع اشکال نمایید.

    حتما بخوانید

    یک شخصی گفت:الله اکبر

    بعد گفت:لااله الاالله محمدرسول الله

    بعد گفت:سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم

    بعد گفت:لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

    این شخص70000نیکی را بدست آورد.

    این شخص خود شما هستید.

    مبارکتان باد.

    آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 157
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 181
  • بازدید ماه : 300
  • بازدید سال : 523
  • بازدید کلی : 41,494
  • کدهای اختصاصی

    سنت

    سنت یعنی تبدیل عادت

    به عبادت

    آن هم فقط با داشتن

    قصد آن سنت

    مثلا:همه انگشتر دارند

    اما به قصد تبعیت

    از عمل پیامبر همان عادت شما

    تبدیل 

    به عبادت میشود.

    به همین سادگی.

    دومین سالگرد وبلاگ اهل سنت وجماعت دهگلان

    دو سال از ایجاد وبلاگ اهل سنت و جماعت دهگلان میگذرد.

    از تمامی دوستان خواهشمندیم که با نظرات خود ما را در راه پیشرفت بیشتر یاری کنند.