فتوای امام نووی در مورد پیروی از یک مذهب خاص
فتوای امام نووی مخالف عقیده ی مدعیان دروغین پیروی از سلف(وهابیان))
امام نووي رحمه الله در کتاب با ارزش مجموع، جلد اول، صفحه 110 و 111 ميفرماید :
مفتي و دانشمند منسوب به مذهب شافعي- رحمه الله- نمي تواند در مسألهاي كه دو قول يا دو وجه در آن است، هر يك را كه خواست، بدون دليل و نظر برگزيند، بلكه بايد يا به آخرين قول شافعي- اگر بتواند آن را كشف كند- يا به قولي كه خود شافعي آن را ترجيح داده، عمل كند. اگر شافعي هر دو قول را در حالتي گفته كه هيچ گونه ترجيحي بين آنها برقرار نساخته، يا هر دو قول از او نقل شده ولي معلوم نيست كه آيا همزمان گفته يا در دو زمان متفاوت، يا اينكه تقديم و تأخر زماني اقوال مشخص نباشد، بايد براساس قواعد تراجيح به جستجوي قول راجح رود و به آن عمل كرد، اگر پژوهشگر، خود داناي به قواعد تعادل و تراجيح باشد و آن را از گفتههاي شافعي، شناخته باشد. ولي اگر خود او اهليت ندارد، بايد از علماي پيرو شافعي كه به علم و معرفت، موصوف هستند، نقل نمايد، چرا كه كتابهاي آنان بيانگر اين قواعد است. دست آخر اگر نتواند دليلي بر رجحان يك قول پيدا كند، بايد در صدور فتوا توقف كند، تا دانشش را حاصل نمايد.
این فتوای امام نووی یکی از برزرگترین علمای تاریخ اسلام است که در رد کامل عقیده ی لامذهبان_سلفیان امروزی_ است و برای حقیقت جویان راه حق ، سعادت زمانی حاصل می شود که از علمای سلف _مانند امام نووی _ پیروی کنند. همه می دانیم که برای موفقیت در هر کاری پیروی از متخصصان همان کار لازم و واجب است حال چه برسد که علم دین است و عدم توجه به نظر بزرگان امت و پیروی از علمایی که اجماع را بر هم می زنند راهی جزء گمراهی نیست..
از همه جالب تر این است که مدعیان سلفیت امروزه کسانی را که از امام نووی و فقهای هم عقیده اش پیروی می کنند را کافر و مشرک می دانند یعنی با این که خودشان گمراه اند دیگران را به جرم بر حق بودن تکفیر می کنند بی آنکه هیچ آگاهی ای نسبت به نظریات علمای گذشته داشته باشند.
عده ای از این نادانان گمراه می گویند : باب اجتهاد هیچ گاه بسته نمی شود ، ظاهرا این ها پیرو اصل - چیز جدید لذیذ است – می باشند !!! و اما مثل همیشه برداشت آنها غلط و ساده انگارانه است بلکه ما در جوابشان می گوییم که فقه اهل سنت پویا است و اصول مذاهب چهارگانه نیز بسیار انعطاف پذیر و چون در پیروی کامل از شریعت نبوی است و از طرفی دین اسلام نیز به عنوان آخرین و کامل ترین دین می باشد لذا فقهی که همه اش برداشت شده از این دین است نیز کامل است و نیازی ندارد که اصوا فقهی آن تغییر کند و کسانی که اندکی با فقه امام شافعی آشنایی دارند و از نظرات متقدمین فقه شافعی مثل امام نووی و متاخرین مثل ابن حجر هیتمی آگاه هستند بخوبی می دانند که آنها در عین حال که هیچ تغییر ساختار شکنی را در فقه شافعی پدید نیاوردند در عین حال به مقتضای زمان فقه شافعی را به بهترین شکل ارائه دادند.
حال سوال این است که علمای نوظهور کنی که مردم را به جرم پیروی از مذاهب چهارگانه کافر می دانند آیا به پشتوانه ی علمی بی نظیر این مردم که از علمای بزرگ اهل سنت شکل گرفته توجهی می کنند یا نه؟